دانلود رایگان رمان شروع دیوانگی اثر مریم پیروند
دانلود رمان شروع دیوانگی اثر مریم پیروند به صورت فایل PDF قابل اجرا در اندروید و آیفون با ویرایش جدید و لینک مستقیم رایگان
شیما، در نوجوانی به نامزدی پسرعمه اش سجاد در آمده، در یک مهمانی عجیب و غریب که با سجاد همراه شده و با دوستای نزدیک او هم آشنا میشود، بین آنها، سامیار، پسری که زیاد از حد رُک و پرروئه و زبان تندی دارد و باعث ورود ناخواستهی شیما به دنیای مرموز سامیار میشود …
خلاصه رمان شروع دیوانگی
سه روز بود که از اون مهمونی لعنتی میگذشت داشتم حاضر میشدم برم کافه. لباسهام رو پوشیدم و یه رژ مات و کمرنگ روی لبم زدم و یکم ریمل به مژه هام زدم تا از اون حالت رنگ پریدگی در بیام. بعد از دو روز که توی عالم نزار خودم غرق بودم بالاخره اراده کرده بودم برگردم کافه تا چشمم به گوشی درب و و داغونم افتاد که قصد کردم از روی میز برش دارم دوباره اون شب و خاطرهاش و رفتار حقارت آمیز سامی یادم افتادم. پسر مرموز و بی ادبی که بخاطر یه جمله و از روی گیجی منو جلوی همه خرد و حقیر کرد. دیگه پشت دستمو داغ انداختم یه بار دیگه با سجاد برم تو اون مهمونی کوفتی
و کنار آدمایی بشینیم که با همون برخورد اول بشدت ازشون بیزار شده بودم. حس غریبانهام با اون رفتارها به حقارتم بیشتر چنگ میزد وقتی به عقب برمیگردم و چهره کریه و ترسناک تک تکشون رو به خاطر میارم ناخودآگاه لرزی از تنم عبور میکنه و خودمو برای رفتن به اون مهمونی بیشتر سرزنش میکنم. هه… عمارت امین الدوله.. گوشی داغونم رو هم برداشتم و از اتاق رفتم بیرون. صفحه اش شکسته بود و فقط میتونستم تماس ها رو جواب بدم یا پیامی با هزار غلط و اشتباه تایپ کنم. روم نمیشد از بابا پول بگیرم تا یه گوشی بهتر بخرم هزینه کردن برای تعمیرشم بیشتر از قیمت خودش بود.
سعی کردم توی این مدت کمی جلوی خرج های اضافهم رو بگیرم تا با پولایی که دستم میاد بتونم یه گوشی بهتر بخرم. مامان سوگل توی آشپزخونه بود داشت غذای شب رو درست میکرد. بوی پیاز داغ و و گوشت و صدای هم زدنشون توی قابلمه درحال جليز ولیزشون کدبانو بودنشو به همه نشون میداد. مامان سوگل مامان واقعیم نبود ولی از زمان شیر خواریم چون زیر دست خودش بزرگ شده بودم بهش انس مادری داشتم و اونو مثل مادر خودم میدونستم. حتی شاید صمیمی تر از هر دختر و مادر واقعی بودیم با هم. مامان خودم اسمش پروانه بود چند ماه بعد از به دنیا اومدنم بر اثر …