رمان ارباب حلقه ها
عنوان | رمان ارباب حلقه ها |
نویسنده | جی آر آر تالکین |
ژانر | فانتزی، ماجراجویی، حماسی |
ملیت | خارجی |
ویراستار | رمان بوک |
دانلود رمان ارباب حلقه ها اثر جی آر آر تالکین به صورت فایل PDF قابل اجرا در اندروید و آیفون با ویرایش جدید و لینک مستقیم رایگان
تمام مشکلات با ساختن حلقهها آغاز شد. سه حلقه برای الف ها که از تمامی قومها و قبیلهها عاقلتر بودند! هفت حلقه به اربابهای دورف که اندیشههای هشیارتری داشتند و نه حلقه به انسانها که تباهیپذیر و محکوم به مرگ هستند اما همگی فریب خورده بودند، زیرا سائرون فریبکار در آتش کوه نابودی برای خویش یک حلقه ساخت و همهی ظلمتهای خویش را داخل این حلقه گذاشت. تمام اقلیمهای آزاد بهموجب نیروی حلقه از میان رفتهاند، دوستیِ «یاران حلقه» از هم گسیخته است، فرودو و سم بهتنهایی به موردور رفتهاند تا حلقه را نابود سازند، مری و پیپین بهوسیلهٔ اوروکها اسیر شدهاند وحپچ آراگورن، لگولاس و گیملی به دوستی روهانهامژ درآمدهاند! از سوی دیگر، قدرت سائرون در حال افزایش است، نبرد حلقه تازه آغاز شدهاست …
خلاصه رمان ارباب حلقه ها
وقتی آقای بیل بوبگینز اهل بکاند اعلام کرد که به زودی یک صد و یازدهمین سالگرد تولدش را با یک مهمانی با شکوه از نوعی خاص جشن خواهد گرفت؛ این موضوع حرف و حدیث ها و هیجان زیادی را در هابیتون برانگیخت بیل بو ادمی ثروتمند بود با ویژگیهائی منحصر به فرد، و از زمان ناپدید شدن استثنائی و بازگشت دور از انتظارش در آن شصت سال مایه تعجب شایریها شده بود. ثروت هائی که او از سفر به همراه آورده بود، اکنون به افسانههای اهالی محل تبدیل شده و اعتقاد عمومی به رغم انچه که مرد پیر میگفت این بود که تپه بکاند پراز نقبهایی است که آکنده از گنجینههای فراوان
است و اگر این موضوع دلیل کافی برای شهرت نباشد، بنیه قوی او نیز جای تعجب بسیار داشت زمان میگذشت اما چنین مینمود که گذشت زمان تاثیری اندکی بر روی آقای بگینز دارد در نود سالگی درست مثل پنجاه سالگی بود در نود و نه سالگی میگفتند که خوب مانده -ولی درست تر بود که میگفتند هیچ تغییری نکرده کسانی بودند که سر میجنباندند و با خود میاندیشیدن این نشانه خوبی نیست- خوب نیست که کسی (ظاهرا صاحب جوانی و جاودانه و همینطور چنان که میگفتند ثروت تمام نشدنی باشد میگفتند باید بهای آن را پرداخت این موضوعی طبیعی نیست و دردسر درست خواهد کرد))
اما تا آن زمان هیچ دردسری پیش نیامده بود و از آنجا که آقای بگینز در مورد پول دست و دل باز بود- اغلب مردم با کمال میل عجیب و غریب بودن و ثروت کلانش را به دید اغماض نگاه مینگریستند طی دورههای منظم با خویشاوندان البته به جز خویشاوندان ساک (ویل دیدار تازه میکرد و در میان هابیت های بی چیز و خانواده های غیر سرشناس هوا خواهانی پرو پا قرص داشت اما هیچ دوست صمیمی نداشت تا آنکه بعضی از عموزاده ها و خاله زاده های جوان به تدریج بزرگتر شدند بزرگترین آنان و عزیزدردانه بیل بو فرود و بگینز جوان بود وقتی نود و نه ساله بود فروردو را به عنوان وارث خویش برگزید …
- انتشار : 22/11/1402
- به روز رسانی : 20/09/1403