دانلود رایگان رمان کوچه چهل پیچ اثر پرستو مهاجر
دانلود رمان کوچه چهل پیچ اثر پرستو مهاجر به صورت فایل PDF قابل اجرا در اندروید و آیفون نسخه کامل با ویرایش و لینک مستقیم رایگان
به ما بپیوندید در عاشقانه ای زیبا و پرماجرا از دردسر هایی که پسر و نوه های خانواده حاج فرهمند بازاری ایجاد می کنند و او برای دور هم جمع کردن این خانواده شلوغ کنار هم تلاش زیادی می کند، اما ماجرا از جایی آغاز می شود که …
خلاصه رمان کوچه چهل پیچ
قصد داشت یک ریز و بی وقفه توضیح دهد اما سیلی که به صورتش خورد و سرش را چرخاند باعث شد ساکت شود؛ خودش را آماده ی این سیلی کرده بود که تعادلش را توانست حفظ کند … صدای سیلی و جیغ خفیف گلسا که شاهد ماجرا بود باعث شد نگاه بقیه به سمتشان بچرخد … سر برنگرداند تا از دیدن نگاه های خیره بیش از این خجالت نکشد؛ بغض راه گلویش را بست اما اجازه ی شکستش نداد
خسرو همان طور که نزدیک می شد پرسید: چه خبره باز؟ چی شده کوروش؟ کوروش نگاه آتشینش را از چشمان پسر برداشت برای خسرو سربالا انداخت: چیزی نیست تموم شد … دوباره نگاهش کرد؛ دست روی جای سیلی گذاشته و اشک در چشمانش حلقه زده بود … فعلا بهتره برات جلوی چشمم نباشی تا آخرشب بریم خونه … خسرو کنارش ایستاد و دست روی کمرش گذاشت: چیه عموجان؟ چی شده که بابات باز آتیشی شده؟ سر پایین انداخت و زمزمه کرد: هیچی و در دل دعا کرد عموجانش بیشتر پاپی قضیه شود شاید پادرمیانی کرده نجاتش دهد
ولی صدای سیلی به گوشم خورد به خاطر هیچی سیلی خوردی؟ غرورش بیشتر از پیش خورد شد؛ خدا را شکر که مادربزرگ و عمه و زن عمویش در آشپزخانه بودند، هر چند تا الان صدای سیلی از طریق بچه ها به گوش آن ها هم رسیده است … با صدای آقاجان هرسه سر به سمتش چرخاندند …
با اینکه خیلی وقت پیش خونده بودم اما جدیدا دوباره خوندم جالب و بدون کلیشه، دلم میخواست ادامه داشته باشه…
ممنون از نویسنده خلاق
هنوز نخوندم
کاشکی رها با امیر میموند،اینجوری با خوندن این رمان میفهمیم که ادم های عاشق برای رسیدن به معشوق خود تلاش میکنن،از تصمیم گیری های پدر خاندان اصلا خوشم نیومد😂😂
من هم با ماریا موافقم بعضی رمانها فقط حول و حوش چند نفر می گرده پسر و دختر هم اصلا خانواده ندارند فامیل ندارند همسایه ندارند فقط و فقط خودشون هستند و فوقش دو سه تا دوست
پدر و مادری که فوقش دوتا عربده می زنند یا گیر می دند یا فقط میگند نگرانیم یا اصلا کلا نیستند
من از این رمان میشه گفت خوشم اومد حالللا با یه کوچولو اغماض ولی واقعا خوشم اومد که نویسنده از زیر کار در نرفته اصلا و ابدا و درباره همه گفته
چندتا رمان دیگه مثل اینو پیشنهاد میدین
عااالی بود رمانش 😍👌🏻
نميدونم تا الان چند تا رمان نوشتي،اما خب هنوز بهتر هم ميتونست باشه
عالیه بخونید
من خیلی داستانش رو دوست داشتم
پیشنهاد میدم بخونیدش
ممنون از نویسنده عزیز
رمان جالب و متفاوتی بود.نویسنده محترم داستان زندگی همه ی اعضای یه خانواده ی شلوغ رو میگه.قصه های مختلف.تجربه های مختلف.