رمان آدمکش

رمان آدمکش 1
عنوانرمان آدمکش
نویسندههاله بخت یار
ژانرعاشقانه ، انتقامی
تعداد صفحه1911
ملیتایرانی
ویراستارسایت رمان بوک

دانلود رایگان رمان آدمکش اثر هاله بخت یار

دانلود رمان آدمکش اثر هاله بخت یار با فرمت های pdf ، اندروید، آیفون و جاوا با ویرایش جدید و لینک مستقیم رایگان

ساینا فتاح، بعد از مرگ‌ مشکوک پدرش و پیدا نشدن مجرم توسط پلیس، به بهانه‌ی خارج درس خوندن از خونه بیرون می‌ زنه و تبدیل میشه به یکی از مواد فروش‌های لات تهران، دختری که شب‌ هاش رو تو خونه تیمی صبح می‌ کنه تا بالاخره رد قاتل رو می‌زنه، سورن سلطانی، مرد جوان و بانفوذی که ساینا قصد داره عاشقش کنه و بعد اون رو بکشش …

خلاصه رمان آدمکش

آنقدری در این چند وقت تمرین کرده بود که می دانست محال است معذب بودنش با آن لباس ها را پیش چشم همه بروز دهد. بالاتنه ی سنگ دوزی شده و دامن کوتاه سرخش و شال طلایی رنگ عربی دور کمرش، تنها پوششی بود که به تن داشت و انگار نه انگار که همان تیرانداز ماهر چند دقیقه قبل بود. چشم ها اندام سفید و تراش خورده اش را موشکافانه رصد می کردند و او خیره به سومین دختری که در حال نمایش رقصش بود، منتظر مانده بود تا نوبتش شود

برای ورود به این عمارت، باید مهارت های زیادی یاد می گرفت و گرفته بود! از تیراندازی و دفاع شخصی، تا تشخیص و جاسازی و فروش مواد و آخر از همه، دلبری در مواقع مورد نیاز! یاد گرفته بودند زمانی که هیچ صلاحی ندارند، از خودشان مایه بگذارند و ساینا هنوز هم اینجا بودنش را باور نمی کرد. اگر پدرش زنده بود و در این وضعیت او را می دید، چه می گفت؟

تحسین و تشویقش می کرد برای ادامه ی انتقامی که همه چی ِ ز دخترش را گرفته بود ؟ – بعدی! صدای زنی که مسئولشان بود، هشدار داد که نوبتش رسیده… با قدم هایی محکم اما درونی لرزان وسط سالن رفت و در پیست رقص ایستاد. موهای بسته شده اش را با یک حرکت باز کرد و موهای مشکی رنگش که مثل آبشاری تا پایین کمرش رها شد، از عمد تابی به گردنش داد و آهنگ پخش شد!

نفس عمیقی کشید و با لبخندی دلبرانه شروع کرد… شک نداشت برنده ی بازی، خودش است و خودش! صدای بلند آهنگ عربی آن هم وسط عمارت، باعث شد تک خنده ای کند: به نفعتونه گزینش تا قبل از رسیدن منصور تموم شه! اگه بیاد و ببینه وسط عمارتش دارن عربی می رقصن اتفاق های خوبی نمی افته…

محافظ همانطور که پشت سرش حرکت می کرد جواب داد: نگران نباشید قربان. تا چند لحظه دیگه تمومه. سورن هر دو دستش را در جیب شلوارش فرو برد و درست لحظه ای قبل از کج کردن راهش سمت در خروج عمارت، چشمش از در نیمه باز سالن گزینش به دختری وسط پیست رقص افتاد و ایستاد. موهای بلند و موج دارش، با هر حرکتش تکان می خورد و ماهرانه به کمر باریکش تاب می داد

ترکیب رژ سرخ و چشمان خاکستری اش، عجیب جذابش کرده بود و درست لحظه ای که نگاهش اتفاقی به سورن افتاد، محافظ قدمی نزدیکش شد و گفت: قربان… هواپیما تا چند دقیقه دیگه می شینه. دختر بی توجه به سورن، روبرگرداند و به ادامه ی رقصش پرداخت و سورن بی اراده هر دو دستش را محکم مشت کرد و چشم برداشت: بریم… تیراندازی حرفه ای، رقص حرفه ای تر! سورن باید گستاخی را هم به لیست مهارت های او اضافه می کرد …

دانلود رمان آدمکش
6.11 مگابایت
PDF
لینک کوتاه :
اگر برای دانلود مشکل دارید لطفا گزارش ارسال کنید تا در اسرع وقت لینک دانلود اصلاح شود.
گزارش مشکل دانلود از سایت
فقط کاربران سایت امکان ارسال گزارش را دارند
اگر شما نویسنده رمان آدمکش هستید و تمایل به ادامه همکاری ندارید می‌توانید درخواست حذف ارسال کنید.

خرید رمان های فروشی

همراه ما در کانال تلگرام رمان بوک شوید!
هوادار ما در اینستاگرام رمان بوک باشید!

نقد و بررسی شما درباره رمان آدمکش

لطفا پس از مطالعه رمان آدمکش نظر خود را برای دیگر کاربران بنویسید.
از ارسال نظر به زبان انگلیسی یا نوشتن فینگلیش پرهیز کنید.
تمام نظرات توسط تیم مدیریت رمان بوک بررسی شده و پاسخ داده می‌شوند.
اشتراک در
اطلاع از
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
Nafas
10 ماه قبل

فصل دوم نیومده؟

فاطمه
11 ماه قبل

چرا اداممه رمان نیس؟؟؟؟

error: نمیشه متن رو انتخاب کنی
کانال تلگرام رمان بوک پیج اینستاگرام رمان بوک