دانلود رمان پیک اثر فاطمه اشکو و رویا رستمی
دانلود رمان پیک اثر فاطمه اشکو و رویا رستمی (روها) به صورت فایل PDF قابل اجرا در اندروید و آیفون با ویرایش جدید و لینک مستقیم رایگان
چاووش خلافکاری است که خواهرش به وسیلهی رقیبش به قتل میرسد، او برای انتقام، از مانلی که مستخدم خانهی رقیبش است و به گمان همه او خواهر چاووش را کشته است، استفاده میکند! ولی در حقیقت چاووش او را طعمه قرار میدهد تا رقیب را از میدان بدر کند و …
خلاصه رمان پیک
صبح زود از خانه بیرون زد. هنوز در خانهی انیسه را نزده بود که ماشین نوچهی چاووش را دید. تازه آمده بود یا از دیشب کشیکش را میداد؟ خدایا عجب گرفتاری شده بود. اعصابش بهم ریخته بود. تند تند در را کوبید. آقا محمود به سمت در آمد و آن را روی مانلی باز کرد. مانلی با شرمندگی گفت: ببخشید من کله سحری مزاحم شدم، با انیسه کار داشتم. محمود با پیژامه ی راه راهش عقب رفت و گفت: این حرفا چیه همسایه؟ بیا داخل، انیسه خیلی وقته بیداره داره سفره صبحونه میندازه. خدا بکشدش که درون این
هچل انداخته بودش. -ببخشید دیگه من مزاحمتون شدم آقا محمود. داخل شد. انیسه با آن شکم بزرگ درون ایوان ایستاده بود. با دیدن مانلی لبخند زد و گفت: دختر چقدر حلال زاده، همین الان با محمود حرفت بود. شیطان میگفت حالش را جا بیاورد. با حرص گفت: من با شما خیلی کار دارم انیسه خانم. انیسه خندید و گفت: حالا چته عین برج زهرماری؟ با دوس پسرت دعوات شده؟ -دوست پسر سرقبرش بود دیگر! -بیا بشین سر سفره برا محمود املت درست کردم. لجش گرفته بود عین خیالش هم که نبود ککش بگزد.
بازوی انیسه را گرفت و او را به سمت درخت خرمالو بردگفت: انیسه خداوکیلی این چه مصیبتیه تو دامنم گذاشتی؟ آقا محمود پای سفره درون ایوان نشست و گفت: بفرمایید سر سفره. -ممنونم من برای دایی که گذاشتم کنارش خوردم نوشجان شما. انیسه با تعجب گفت: مگه چی شده حالا؟! چشمانش را درشت کرد و گفت: انیسه یارو اصلا معلوم نیست چیکاره اس؟ دیشب تیراندازی شد در خونه اش عین خیالشم نبود داشتم پس میافتادم، تو چرا به من نگفتی؟ اصلا این بابا چیکاره اس که اینقد گردن کلفت دورشو گرفتن؟ …