رمان این بود زندگی سمیه سادات هاشمی

دانلود رایگان رمان این بود زندگی اثر سمیه سادات هاشمی

دانلود رمان این بود زندگی اثر سمیه سادات هاشمی به صورت فایل PDF قابل اجرا در اندروید و آیفون نسخه کامل با ویرایش و لینک مستقیم رایگان

زمانی که فکر می‌کنی همه چیز آرام است، زمانی که آماده‌ای برای شروع، تنها یک جرقه همه چیز را شعله‌ور می‌کند. دختر و پسری آماده ازدواج می‌شوند. اما روز مرگی‌ها دختر را به فکر فرو می‌برد. آیا می‌خواهد زندگی شبیه مادرش داشته باشد؟

خلاصه رمان این بود زندگی

به مرد شكست خورده درون قاب آينه خيره ميماند! همه چيز سر درون اين مرد را فرياد ميزند. محاسني بلند شده، موهاي پريشان، زير چشماني گود رفته، كمري شكسته، و هر چيزي كه در سي و چهار سالگي قامت يك مرد را مي تواند خم كند، در او نمايان است! ازكجا خورده نمي فهمد! اين كه چرا پس زده شد را هم نفهميد! حال روز زار خودش را كه ديد محكم لب به دندان گرفت! چه بر سر خودش آورده؟ نمي فهميد!

نبض تند روي شقيقه اش هشدار ميداد فشار عصبي اش بالا رفته. براي بيمارانش در اين زمان چه دارويي تجويز مي كرد؟ يادش نمي آمد. چشمانش به سوزش افتاد و چنگي به موهاي پريشانش زد. تحقير شدن برايش طعم مرگ داشت. نمي فهميد در عمرش به چه كسي بدي کرده. آخر اين چه روزگاريست كه داشت؟حالش از حال زار خودش بهم خورد.

سرش را عقب انداخت، به سقف خانه خيره شد و چشمانش را بست؛ اما شوري چشمانش، قلب شكسته اش، مردانگي اش، نابودي آرزوهايش، اين همه سال انتظارش، همه و همه بالاخره او را از پاي درآوردند. گرگرفته با حجمي از بغض در گلو، روبه روي آينه قدي ديوار روي دو زانو افتاد. هق هق اول را كه زد نگذاشت ناله دوم را سر دهد. دندان هايش را بهم فشرد…