دانلود رایگان رمان با لبخند وارد قلبم شو اثر حنانه.ن
دانلود رمان با لبخند وارد قلبم شو اثر حنانه.ن به صورت فایل PDF قابل اجرا در اندروید و آیفون نسخه کامل با ویرایش جدید و لینک مستقیم رایگان
دختری محکم اما ضعیف، پر هیاهو اما افسرده، شاد اما غمگین، دختری که دنبال انتقام می باشد، انتقام از کسی که باعث دردای زندگیش بود، انتقام از کسی که باعث شد در کودکیش زود بزرگ شود، آیا این راهی که انتخاب کرده درست است؟ آیا میتواند در این راه موفق شود؟ پایان این راه چه میشود؟ پایان این راه غمگین یا شاد میشود؟ عشق یا نفرت رابدست می آورد…
خلاصه رمان با لبخند وارد قلبم شو
پشت دیوار ایستاده بودم تا من رو نبینه. وارد شرکتش که شد آروم از پشت دیوار بیرون اومدم و نزدیک شرکت شدم. از پشت در بزرگ شرکت دیدم که وارد آسانسور شد. وقتی مطمئن شدم داخل آسانسور رفت، داخل شدم. منتظر آسانسور موندم و با اومدنش واردش که شدم دکمه طبقه مورد نظرم رو فشردم. تو آینه آسانسور نگاهی به خودم کردم. عمرا بتونی من رو بشناسی… چشمایی که از خودت بهم به ارث رسیده و رنگ خاصی داره و با هر لباسی که بپوشم تضاد ایجاد میکنه که با لنزی به رنگ مشکی پوشیده شده. پوستی سفید دارم به همراه دماغی متناسب با صورتم.
گریم خیلی خوبی دارم. موهای حالت دارم رو که تا نزدیکی باسنم میرسه رو با کلاه گیسی پوشونده بودم. از حق نگذریم گریمر خیلی خوبی داشتم واقعا دست آرام درد نکنه که چنین گریمری بهم معرفی کرده بود. واقعا ساحل خواهرِ دوستِ آرام تو کار گریمری حرفه ای بود. البته دیگه نیاز نبود دوباره بیاد چون یاد گرفته بودم.
با باز شدن در آسانسور از فکر بیرون اومدم. به طرف در قهو ه ای سوخته ای که رنگ شیکی داشت رفتم. در رو باز کردم و به سمت زنی که پشت میز نشسته بود و منشی اصلی شرکت بود رفتم…
+سلام
_سلام بفرمایید؟
+ببخشید برای آگهی استخدامتون اومدم ظاهرا احتیاج به منشی دارین.
_بله یه چند لحظه….