رمان زندگی مشروط شیوا بادی

رمان زندگی مشروط
عنوانرمان زندگی مشروط
نویسندهشیوا بادی
ژانرعاشقانه
تعداد صفحه987
ملیتایرانی
ویراستارسایت رمان بوک

دانلود رمان زندگی مشروط اثر شیوا بادی

رمان زندگی مشروط
رمان زندگی مشروط

دانلود رمان زندگی مشروط اثر شیوا بادی با فرمت های pdf ، اندروید، آیفون و جاوا با ویرایش جدید و لینک مستقیم رایگان

تیام عاشق دختر عمویش نفس است، اما نفس دنبال عشق واقعیست و علاقه ای به تیام به عنوان عشق و همسفر زندگی ندارد، دوس دارد عشق را درک کند، تیام این موضوع که جواب رد از نفس شنیده را با دوستش اشکان در میان میگزارد و اشکان به تیام پیشنهاد میدهد که نفس را با شخص دومی امتحان کند و سر این موضوع شرط میبندند، تیام نظرش این است که نفس دختر مستقلی است و اصلا در فاز عشق و عاشقی نیست و اشکان نظرش این است که نفس اصلا تیام را دوس ندارد و …

خلاصه رمان زندگی مشروط

لباس ساده اما مناسبی پوشید و آرایش کمی کرد خانه را با مادرش تمییز کرد و منتظر مهمانان شد گویی مثل رباط ، برنامه ای به او داده باشند تا انجام دهد با آمدن خانواده ی عمو ناصرش ، با همه شان سلام و احوال پرسی کرد و سرما خوردگی را بهانه ای برای عدم روبوسی ! نگاه خیره ی تیام ، تمام مدت رویش بود و این معذبش میکرد

با خودش که تعارف نداشت نمیتوانست نگاه تیام را تاب بیاورد نگاهش سنگین بود و همچون دو وزنه روی دوشش سنگینی میکردبه مادرش کمک کرد و پذیرایی کرد … همه از هر دری حرف زدند و تنها تیام و نفس سکوت کرده بودند هیچ چیزشان شبیه نوعروس و نو داماد نبود و این باعث اخم های منصور شده بود در آخر برای اینکه فرصتی به این دو جوان داده باشد ، رو به نفس کرد و با لبخند صدایش زد

_ بابا جان ، حرفهای ما از کار و کاسبی و آب و هواس … شما دو تا برید تو اتاق حرفهای خودتونو بزنید و برای کارهای عروسی تون برنامه ریزی کنید ! بهت در نگاه نفس نشست و شادی در نگاه تیام … و این چیزی نبود که از چشمان تیز بین منصور دور بماند ! با تایید بقیه ، هر دو به اتاق نفس رفتند و به محض ورودشان تیام در اتاق را بست و با لبخند به نفس نگاه کرد.

_ چرا دروغ گفتی؟! _ دروغ ؟! _ اینکه سرما خوردی ! نفس که تازه دوزاری اش افتاده بود ، ابرویی بالا داد و لبخند زد _ فردا که با گلو درد بیدار شدی بهت میگم دروغ گفتم یا راست ! روزهای خوب می آمدند و به سرعت میگذشتن… روزهایی که خبری از اشکان نبود و تیام مشق عاشقی تمرین میکرد روزهایی که آرامش عجیبی داشتن و واهمه ی طوفان بعد از آن !

میعاد به خواستگاری لینا رفته و جواب مثبت گرفته بود ، قرار بود یک هفته ی دیگر نامزدی شان باشد … لینا خوشحال بود و نفس انتقام گرفتن را به بعد موکول کرده بود تیام از این آرامشی که در زندگی شان شکل گرفته خوشحال بود و دیگر برای تصاحب نفس پافشاری نمیکرد صبوری را در پیش گرفته بود و نتیجه بهتری دیده بود

برنامه اش تغییر کرده و دیگر نمیخواست با لجبازی به نفس بفهماند که همسرش است ، فقط میخواست او را عاشق خود کند ، طوری که ظلم تیام را برای همیشه فراموش کند با لبخند گوشی اش را برداشت و شماره نفس را گرفت نفس که این روزها بیشتر خانه ی پدرش بود ، با بی حالی گوشی را جواب داد

قیمت : 21000 تومان
خرید و دانلود فوری
لینک کوتاه :
اگر برای دانلود مشکل دارید لطفا گزارش ارسال کنید تا در اسرع وقت لینک دانلود اصلاح شود.
گزارش مشکل دانلود از سایت
فقط کاربران سایت امکان ارسال گزارش را دارند
اگر شما نویسنده رمان زندگی مشروط هستید و تمایل به ادامه همکاری ندارید می‌توانید درخواست حذف ارسال کنید.

خرید رمان های فروشی

همراه ما در کانال تلگرام رمان بوک شوید!
هوادار ما در اینستاگرام رمان بوک باشید!

نقد و بررسی شما درباره رمان زندگی مشروط

لطفا پس از مطالعه رمان زندگی مشروط نظر خود را برای دیگر کاربران بنویسید.
از ارسال نظر به زبان انگلیسی یا نوشتن فینگلیش پرهیز کنید.
تمام نظرات توسط تیم مدیریت رمان بوک بررسی شده و پاسخ داده می‌شوند.
اشتراک در
اطلاع از
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
error: نمیشه متن رو انتخاب کنی
کانال تلگرام رمان بوک پیج اینستاگرام رمان بوک