رمان صلت

رمان صلت 1
عنوانرمان صلت
نویسندهسحر مرادی
ژانرعاشقانه
تعداد صفحه1929
ملیتایرانی
ویراستاررمان بوک

دانلود رمان صلت اثر سحر مرادی

دانلود رمان صلت اثر سحر مرادی به صورت فایل PDF قابل اجرا در اندروید و آیفون با ویرایش جدید و لینک مستقیم رایگان

حامیا پسری زخم خورده که در سن هشت سالگی پدر و مادرش را در آتش‌سوزی هولناک خانه‌شان از دست داده‌ و هر دو دست خودش هم بر اثر سوختگی جراحت زیادی دیده است، حامیا به سرپرستی خاله و شوهر خاله‌اش در خانه‌ی آنها بزرگ شده و تنها شرط شوهر خاله‌اش برای حامیا این است که به تک دخترش بارش به چشم خواهرش نگاه کند، حالا بیست سال از آن روزها گذشته، حامیا و بارش بزرگ شده‌ درگیر احساساتی شده‌اند که …

خلاصه رمان صلت

خیابان ها را با حال بهتری پشت سرشان جا گذاشته بودند و صدای موسیقی گل لبخند را مهمان لب هایشان کرده بود. حاميا ماشين را پارک کرد و بارش دست به سینه گردن کج کرده بود برای تماشا کردنش. کیفش را همراه وسایل بارش از صندلی عقب برداشت و تا نگاهش را غافلگیر کرد، دلش لیز خورد و افتاد پیش رویش. -خونه خرابم نکن دختر… جمع کن این بساطتو. بارش ولی دلش ایستادن و یک فصل دید زدنش را می خواست. خم شد و ریشه های شال گردن حامیا را قبل از کشیده شدن به کف زمین، بالا برد و روی شانه ی چپش قرار داد.

_نذار کثیف بشه آقا… مامان نارینم تموم دونه هاشو با عشق برات سر انداخته. دست آزادش به سختی روی شال گردنش نشست و مقابل چشم های تب کرده دخترک چسباندش به لبش. پشت در خانه کفش هایشان را کنار هم جفت کردند و با استرسی که سعی در پنهان کردنش داشتند، وارد شدند. اما همین که حامیا در را پشت سرشان بست صدای عصبی و دادخواه حاج صادق به گوش هر دویشان رسید. -اشتباه بزرگو شما کردی حاج خانم… واسطه شدی که وسوسه بندازی به انتخاب دختر من.مردمک های بارش با ترس و اضطراب عقب برگشتند،

و رسیدند به ابروهای گره خورده ی حامیا. دستش را بالا برد و انگشت اشاره اش را روی بینیاش گذاشت. _هیچی نگو بارش… هیچی. _آخه! دسته ی کیفش را به دست بارش داد و بانگاهش خواست که اول او برود و بعد خودش پشت این خواستن سینه سپر کند. _اسم خواستنشون رو نذار وسوسه حاجی… به خاک عزیز کرده ه ام قسم این بچه حرف دلشو به حرمت نون و نمکت هی قورت داد و دم نزده این همه سال. سلام. صدای سلام بارش و عقبش حامیا حواس همگی شان را پرت آمدنشان کرد… نگاه صادق به حامیا خصمانه و به بارش توبیخانه بود …

قیمت : 15000 تومان
خرید و دانلود فوری
دسته بندی : رمان عاشقانه, خرید رمان
نویسنده : سحر مرادی
لینک کوتاه :
اگر برای دانلود مشکل دارید لطفا گزارش ارسال کنید تا در اسرع وقت لینک دانلود اصلاح شود.
گزارش مشکل دانلود از سایت
فقط کاربران سایت امکان ارسال گزارش را دارند
اگر شما نویسنده رمان صلت هستید و تمایل به ادامه همکاری ندارید می‌توانید درخواست حذف ارسال کنید.

خرید رمان های فروشی

همراه ما در کانال تلگرام رمان بوک شوید!
هوادار ما در اینستاگرام رمان بوک باشید!

نقد و بررسی شما درباره رمان صلت

لطفا پس از مطالعه رمان صلت نظر خود را برای دیگر کاربران بنویسید.
از ارسال نظر به زبان انگلیسی یا نوشتن فینگلیش پرهیز کنید.
تمام نظرات توسط تیم مدیریت رمان بوک بررسی شده و پاسخ داده می‌شوند.
اشتراک در
اطلاع از
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
فهیمه
9 ماه قبل

کاش خانم سحر مرادی اطلاعات دینی خودش رو یکم بالا می‌برد تا بدونه زنی که محرم شخص دیگه ای هست اجازه نداره به مرد دیگه ای فکر کنه و بعد از اتمام صیغه هم باید عده نگه داره و توی عده نباید توسط هیچ مردی لمس بشه و گرنه حرام ابدی میشن بهم
و اینکه چرا یه پسر نمازخون رو باید طوری نشون بده که حرام و حلال حالیش نیست
کاش حامی هم شرابخوار بود حداقل آدم حس بدی به قشر مذهبی پیدا نمیکرد که شب خودکشی می‌خواست با نامزدش رابطه داشته باشه کاری که پدرام توی محرمیت انجام داد

سید محمد
1 سال قبل

بد نبود

error: نمیشه متن رو انتخاب کنی
کانال تلگرام رمان بوک پیج اینستاگرام رمان بوک