رمان آینه قدی
عنوان | رمان آینه قدی |
نویسنده | سحر مرادی |
ژانر | عاشقانه، انتقامی |
تعداد صفحه | 2855 |
ملیت | ایرانی |
ویراستار | رمان بوک |
دانلود رمان آینه قدی اثر سحر مرادی با فرمت های pdf ، اندروید، آیفون و جاوا با ویرایش جدید و لینک مستقیم رایگان
آیهان فشن بلاگر، مغرور ومعروفی که با یک کینه و حس انتقام قدیمی تن به ازدواج با مروارید دختر حاج بهرام ثروتمندترین جواهر فروش شهر میدهد تا به تقاص زخمی که حاج بهرام بر قلب خواهرش گذاشته است… بر سر مروارید بیاورد. تقابل عشق و مذهب در عاشقانههایی نفسگیر، دختری مذهبی و مردی جذاب اما بی بند و بار …
خلاصه رمان آینه قدی
از کنار شیشه ی ماشین ابتدا و انتهای کوچه را نگاه کرد، هراس دیده شدنش التهاب درونش را بیشتر کرد و بی اختیار کش چادرش را جلو کشید -اگر خودتون صلاح بدونيد من كارهای ثبت نام تون رو انجام بدم. حس تلخی میان وجودش به جریان افتاد وقتی با نامیدی گفت: اجازه بدین با مامانم یک باره دیگه صحبت کنم در هر صورت تا آخر هفته فرصت دارین نگاه پسر که از داخل اینه وسط ماشین
روی صورتش طولانی شد سرش را پایین انداخت -داداش به خدا، حیفه تمام کارهاش تو منطقه و استان اول شده. صدای ظریف و دخترانه کتایون حواسش را جمع کرد -انشالله حاج آقا هم رضایت میدن قطعاً این همه استعداد، به یک مدرک دیپلم نباید ختم بشه. هنوز دستش به دستگیره ی در نرسیده بود که صدای پسر بی حرکت ماند -مروارید جان. چیزی میان قلب مروارید به تلاطم افتاد و
نفهمید لپ های گل انداخته اش چه بر سر دل بی قرار پسر آورد و صدای لطیف و آرامش، طوفان عظیمی رادر جان وقلب به یغما رفته اش بر پا کرد، خیره ی مردمک های پسر لب زد: بله خبرش و زودتر بده خودم بهش زنگ میزنم. چشم هایش میان صورت خواهر و برادر به گردش در آمد و فارغ از درک نگاه مردانه اش گفت: تا شب خبرش و میدم. و با تشکری کوتاه از ماشین پیاده شد…
- انتشار : 25/02/1402
- به روز رسانی : 03/11/1403