دانلود رمان محک اثر ❤️ شیوا بادی
دانلود رمان محک اثر شیوا بادی به صورت فایل PDF قابل اجرا در اندروید و آیفون با ویرایش جدید و لینک مستقیم رایگان
روایتگر زندگی دو زوج: “دنیا و کامران” ؛ “تینا و رضا” که سرنوشتشان با کشته شدن مرتضی برادر رضا توسط دنیا و شروع انتقام رضا از دنیا به خاطر مرگ برادرش بهم گره میخورد …
خلاصه رمان محک
گاهی دلش برای خانه دار بودن و به خود رسیدن پر میزد... دلش کمی زنانگی میخواست و در خانه ماندن و استراحت کردن اما چه سود که عاشق کارش بود وگرنه حقوقی که می گرفت در برابر زحماتی که میکشید هیچ بود. کلی هم باید استرس به جان میخرید در هر شیفت کاری و فقط عشقی قوی میتونست او و دیگر همکارانش را نگه دارد! موهای بلندش را اتو کرد و روی شانه اش رها کرد نگاه آخر را به آینه انداخت و از اتاق بیرون رفت… کامران هم حاضر و آماده منتظر آمدن خانواده اش بود… با دیدن دنیا لبخندی زد و به
کنارش اشاره کرد. -بیا بشین! مضطرب به اطرافش نگاه کرد: نه برم ببینم کاری نمونده. به اشپزخانه میرود و برای بار صدم همه چیز را چک میکند. هربار که خانوادهی همسرش قرار است به خانه اش بیایند همین حال میشود… هر بار بیشتر از قبل مضطرب میشود و هنوز مثل روزهای اول ازدواجش با آن ها رودربایسی داشت! صدای زنگ در ضربان قلبش را بیشتر کرد… دستی با استرس به موهایش کشید. کاری که هر بار با استرسش انجام میداد. درو باز کردو از پشت آیفون بفرمایید گفت. در باز شدو پدر شوهر و مادر
شوهرش وارد شدن… با دیدنشان لبخند زدو به استقبالشان رفت. -سلام خوش آمدید! هردو با لبخندی ساختگی سلامش را جواب دادن و نگاهی موشکافانه به دور تا دور خانه اش انداختن. همیشه همین بود… هربار که میآمدن بازرسی کامل میکردن از خانه اش! تعارف به نشستن کردو با غروری، وافر روی مبل نشستن. -بابا جان کتتون را در بیارید بدین آویزون کنم. پدر شوهرش لبخندی زد و کتش را در آورد و به دستش داد لحظه ای که کت را میگرفت نگاه خیرهی پدر شوهرش به ناخن هایش افتاد… اخمی بین ابورهای مرد مقابلش نشست …