کتاب رمان دفتر خاطرات

کتاب رمان دفتر خاطرات 1
عنوانکتاب دفتر خاطرات
نویسندهنیکولاس اسپارکس
ژانرعاشقانه
تعداد صفحه312
ملیتخارجی
ویراستارسایت رمان بوک

دانلود رایگان کتاب دفتر خاطرات اثر نیکولاس اسپارکس

دانلود کتاب رمان دفتر خاطرات اثر نیکولاس اسپارکس به صورت فایل PDF قابل اجرا در اندروید و آیفون نسخه کامل با ویرایش و لینک مستقیم رایگان

در زمانه ای که از عشق های اصیل و ماندگار شاید تنها بتوان در افسانه های کهن نشان گرفت، سخن از عشقی عمیق شنیدن، آن گونه که « دفتر خاطرات» روایت می کند، بر دلنشینی ان خواهد افزود، بیشتر به این دلیل که دفتر خاطرات افسانه ای کهن نیست، بلکه حکایت تعلقی واقعی و ماندگار است که قدمت‌ آن عمر سه نسل دوام می آورد و در سال های پایانی قرن بیستم، همچنان تازه و شیرین و غبطه برانگیز جلوه می نماید …

خلاصه کتاب دفتر خاطرات

صداي خفه ي گريه اي را از دور مي شنوم و دقيقا مي دانم صداي گريه چه كسي است.پرستاران متوجه من مي شوند.به روي يكديگر لبخند مي زنيم و سلام و احوالپرسي مي كنيم.انان دوستان من هستند و اغلب با يكديگر گفت و گو مي كنيم،اما مطمئنم خيلي دلشان مي خواهد از كار من سر دربياورند و بدانند هر روز دنبال چه كاري مي روم.در حال عبور پچ پچ انان را مي شنوم كه مي گويند:”باز هم دارد مي رود”،” خدا اخر و عاقبت ما را به خير كند”،اما هيچ يك مستقيم چيزي به خودم نمي گويند

مطمئنم خيال مي كنند اگر به من حرفي بزنند،سر صبحي خلقم تنگ مي شود،و چون خودم را مي شناسم. دقيقه اي بعد به اتاق مي رسم.مثل هميشه در را براي من باز گذاشته اند.دو نفر ديگر هم در اتاق هستند و وقتي وارد مي شوم،هر دو به رويم لبخند مي زنند و با خوشرويي صبح به خير مي گويند.ابتدا درباره بچه ها و مدارس و تعطيلاتي كه در راه است صحبت مي كنيم.يكي _دو دقيقه اي هم در مورد صداي گريه حرف مي زنيم.به نظر مي رسد ديگر حتي صداي ان را هم نمي شنوند و حس شنوايي شان را در اين مورد از دست داده اند

لحظه اي بعد من هم همينطور مي شوم. سپس روي صندلي اي كه مثل خودم عتيقه شده است مي نشينم.انان كارشان را تمام كرده و لباس او را تنش كرده اند،اما او هنوز گريه مي كند.مي دانم كه بعد از رفتن انان سكوت برقرار مي شود.شور و هيجان صبح هميشه او را ناراحت مي كند و امروز هم استثنا نيست.بالاخره پرستاران افتابگيرها را بالا مي زنند و مي روند.پيش از رفتن ارام روي دست من مي زنند و لبخندي تحويلم مي دهند.منظورشان چيست،نمي دانم

لحظه اي به او خيره مي شوم،اما او حتي نگاهي به من نمي اندازد.مي دانم دليلش اين است كه مرا نمي شناسد.من براي او بيگانه هستم.سپس نگاهم را از او برمي گيرم،سرم را خم مي كنم و در دل دعا مي كنم كه خداوند قدرت لازم را به من بدهد.من هميشه مومن و معتقد به خدا و قدرت دعا بوده ام،و صادقانه بگويم،ايمان و اعتقاداتم سوال هايي را برايم پيش اورده است كه بي برو برگرد بعد از مرگم جواب انها را مي خواهم. حالا اماده ام.به جز عينكم،ذره بيني هم از جيبم بيرون مي اورم و انها را روي ميز مي گذارم تا دفترچه ام را باز كنم.دوبار بايد سر انگشتانم را با زبان تر كنم تا بخوبي بتوانم جلد دفترچه را ورق بزنم و به صفحه اول برسم.سپس ذره بين را بر مي دارم …

دانلود کتاب دفتر خاطرات
1.27 مگابایت
PDF
لینک کوتاه :
اگر برای دانلود مشکل دارید لطفا گزارش ارسال کنید تا در اسرع وقت لینک دانلود اصلاح شود.
گزارش مشکل دانلود از سایت
فقط کاربران سایت امکان ارسال گزارش را دارند
اگر شما نویسنده کتاب دفتر خاطرات هستید و تمایل به ادامه همکاری ندارید می‌توانید درخواست حذف ارسال کنید.

خرید رمان های فروشی

همراه ما در کانال تلگرام رمان بوک شوید!
هوادار ما در اینستاگرام رمان بوک باشید!

نقد و بررسی شما درباره کتاب دفتر خاطرات

لطفا پس از مطالعه کتاب دفتر خاطرات نظر خود را برای دیگر کاربران بنویسید.
از ارسال نظر به زبان انگلیسی یا نوشتن فینگلیش پرهیز کنید.
تمام نظرات توسط تیم مدیریت رمان بوک بررسی شده و پاسخ داده می‌شوند.
اشتراک در
اطلاع از
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
کانال تلگرام رمان بوک پیج اینستاگرام رمان بوک