دانلود رایگان کتاب آقای رئیس جمهور اثر میگل انخل آستوریاس
دانلود کتاب آقای رئیس جمهور اثر میگل انخل آستوریاس به صورت فایل PDF قابل اجرا در اندروید و آیفون با ویرایش جدید و لینک مستقیم رایگان
موضوع داستان، انتقاد از حكومتهاي به ظاهر جمهوري ولي در اصل ديكتاتوري و بخصوص رئيس جمهوريهاي خودكامه اين حكومت ها ميباشد. شاهد يك فضاي پراختناق هستيم، رئيس جمهوري كه خود را خداي مردم حساب ميكند و در تمام موارد براي مردم كشور تصميم گيري ميكند. حكومتي كه بدليل عدم رضايت از شجاعت و عقايد افراد خاص، انواع و اقسام جرم ها را به آنها اختصاص ميدهد. محكومين و شاهدهاي اتفاقات مختلف را در زندان به زور شكنجه، مجبور به اعترافات دلخواه ميكند …
خلاصه کتاب آقای رئیس جمهور
“استاد خیمه شب بازی رواق کلیسا” کوچه های نیمه روشن از ماه به صدای گلوله و به صدای زوزه های عروسك مقوایی و فرار و اسکن و دوستش یکی پس از دیگری شروع به دویدن کردند بی آنکه بفهمند چه اتفاقی افتاده است. درختان میدان انگشتان خود را با ناامیدی بهم پیچیدند زیرا به علت باد یا به علت سیم های تلگراف نمیتوانستند واقعه ای را که اتفاق افتاده به یکدیگر خبر دهند. کوچهها سرچهار راهها با یکدیگر ملاقات کردند و از یکدیگر پرسیدند که جنایت کجا واقع شده است و پس از آن راه را کج کردند و همچنان به دویدن ادامه
دادند بعضی از آن ها به سوی مرکز شهر و بعضی ها به سوی خارج شهر این جنایت نه در کوچه باريك «یهود» رخ داده که از شدت کج و معوج بودن و آشفتگی گویی دست گیجی آن را ترسیم کرده است و نه در کوچه تنگ اسکوین تیلیا که روزی بسیار مشهور بود، زیرا پسران جوان خانواده های اصیل در آنجا اولین بار شمشیر زدنشان را آزمایش میکردند و شمشیر را به تن پاسبانان بیچاره فرو میبردند تا داستانهای قهرمانی و پهلوانی گذشته را زنده کنند. این قتل در کوچه «سلطان» نیز واقع نشده که گوشه دنجی برای قماربازان بود
و چنان که نقل میکنند کسی بی عرض ادب به سلطان حق عبور از آن را نداشت و نه در کوچه «سنت ترز»، با سراشیبی تندو جوار ملالانگیزش نه در کوچۀ «خرگوش» نه در اطراف چشمه هاوانا و نه در اطراف کوچۀ «پنج قلو» و نه در ناحیه مارتی نیکه… این جنایت در میدان مرکزی شهر اتفاق افتاده بود، آنجا که آب همچنان بلا انقطاع به شستن مستراح های عمومی ادامه میدهد و معلوم نیست چرا آنقدر گریهآور است. آنجا که قراول ها بدون وقفه ته تفنگهاشان را مثل پتک به زمین میکوبند آنجا که شب در زیر گنبد منجمد آسمان می چرخد و …