رمان گیسوی شب

دانلود رمان گیسوی شب اثر فاطمه شادلو به صورت فایل PDF قابل اجرا در اندروید و آیفون با ویرایش جدید و لینک مستقیم

اهورا نامزدش را با یک رسوایی بزرگ درست روز عروسیش ترک میکند ، درحالی که گیسو در تلاش است که خودش را پیدا کند ، خواهرش گیتی ناپدید میشود ، اتفاقاتی رخ میدهد که باعث میشود همه فکر کنند گیتی و اهورا با هم به گیسو خیانت کرده اند …

خلاصه رمان گیسوی شب

چند دقیقه ای بود که به صفحه تاریک لب تابم خیره شده بودم. فیلمی که قصد داشتم آن را تماشا کنم بی آنکه دقیقه ای از آن را متوجه شده باشم، به پایان رسیده بود و من در البه الی ثانیه هایش، خودم را دیده بودم و “او” را.

به طرز غیر قابل باوری هنوز هم با یاد و خاطراتش لبخند روی لبهایم می نشست و دلم تکرارشان را می خواست. از جایم بلند شدم و از اتاقم بیرون رفتم … شاید کمی هوای آزاد می توانست تصاویری که دقایقی پیش پرده چشمانم ظاهر شده بودند را، محو و کمرنگ کند … دمپایی های سفید رنگ مقابل در را پایم کردم و وارد حیاط شدم … هوای مطبوع پاییزی، در تنم نشست … به سمت درخت گیالس رفتم و همانجا، نشسته، به آن تکیه دادم.

دستهایم را دور زانوهایم حلقه کردم و سرم را به درخت چسباندم … شاید اگر خیلی وقت پیش بود، به این فکرمی کردم که حاال و در این لحظه و هوا، قهوه داغ خیلی می چسبد … اما مدت ها بود دیگه قهوه داغ هیچ به مزاجم خوش نمی آمد … در حیاط باز شد و هیبت آتیال در آستانه در ظاهر … لبهایم به لبخند محوی از هم باز شدند و سرم تکان آرامی به نشانی سالم خورد … جواب لبخند کوتاهم را با لبخندی عمیق ترو گرم تر داد و قدمی به سمتم برداشت … در حالی که دستانش را داخل جیب هایش فرو می برد گفت …