کتاب روح امپراطور
عنوان | کتاب روح امپراطور |
نویسنده | برندون سندرسون |
ژانر | فانتزی، علمی تخیلی، ادبیات داستانی |
تعداد صفحه | 150 |
ملیت | خارجی |
ویراستار | رمان بوک |
دانلود کتاب روح امپراطور اثر برندون سندرسون به صورت فایل PDF قابل اجرا در اندروید و آیفون با ویرایش جدید و لینک مستقیم رایگان
شای، زنی خارجی است که میتواند نسخهای کاملاً مشابه با اصل هر چیزی را با استفاده از جادو خلق کند. شای به خاطر تلاش برای دزدیدن عصای سلطنتی امپراطور به مرگ محکوم شده است اما به او فرصت دوباره ای برای نجات جانش داده می شود. اگرچه قدرت جادویی شای در ساخت چیزهای مختلف در نظر حاکمین، جرم و گناهی بزرگ تلقی می شود، از او خواسته شده تا روحی جدید برای امپراطور در حال مرگ خلق کند. شای با بررسی عمیق زندگی امپراطور، به ذات و شخصیت واقعی او پی میبرد و تصمیم میگیرد تا پرده از رازی سر به مهر بردارد. اما شای تنهاست و بر ملا کردن رازی دربارهی قدرتمندترین فرد حکومت، اصلاً کار راحتی نیست …
خلاصه کتاب روح امپراطور
مشغول کار بود. شای شرح زندگی امپراطور را به دقت مطالعه کرد. خیلیها اهمیت مطالعه و تحقیق برای جعل کردن را نمیدانستند هنری بود که هرمرد یا زنی میتوانست بگیرد تنها وسیلههایی که نیاز بود یک دست قوی و چشمی ریزبین بود. به جز آنها برای ساختن یک مهر جعل نیاز بود تا هفتهها ماهها حتی سالها زمان صرف شود. شای زمان زیادی نداشت. با خواندن زندگی نامه ها کم کم احساس کرد که باید عجله کند، بیشتر اوقات شبها بیدار میماند تا یادداشتهایی بردارد. شای باور نداشت که خواستهی آنها را بتواند انجام دهد. ساختن یک نسخهی بدلی باور
کردنی از روح انسان به خصوص در همچون زمان کوتاهی، غیرممکن بود. متأسفانه مجبور بود کارش را خوب جلوه دهد و همچنان نقشهی فرارش را بچیند آنها به شای اجازه ترک اتاق را ندادند. حتی زمانی که احتیاج به دستشویی پیدا میکرد هم از لگن استفاده میکرد. برای حمام هم یک وان آب گرم و لباسهای تمیز به او دادند در همه حال حتی حمام کردن هم تحت نظارت بود. بلادسیلر هر روز صبح به اتاقش میآمد تا مهر جدیدی به در بزند. هر بار کمی خون شای نیاز بود، کم کم این زخمهای خطهایی روی دستش انداختند. گایتنا نیز همیشه به او سر میزد. آن داور قدیم
با چشمانی قضاوت کننده شای را ارزیابی میکرد… اما هیچوقت از او متنفر نشد. شای طرح هایش را کنار هم گذاشت، او به یک نتیجه رسید، برای آزادی باید به طریقی آن مرد را فریب میداد. شای مهرش را روی میز زد. مثل همیشه مهر به آرامی در مادهی آن نفوذ کرد. اثر مهر جعل طوری ست که میتوان آن را حس کرد، ربطی هم به جنس ماده ندارد. او مهر را تا نیمه بلند کرد جوهرش محو نشده بود. شای دلیلش را نمیدانست. یکی از مربیانش به او آموخته بود که در این مواقع مهر به روح آن شیء برخورد کرده نه به حضور فیزیکیاش. وقتی که مهر را عقب کشید …
- انتشار : 08/05/1403
- به روز رسانی : 20/09/1403