کتاب گور خانوادگی

عنوانکتاب گور خانوادگی
نویسندهعزیز نسین
ژانرطنز، ادبیات کلاسیک
تعداد صفحه168
ملیتخارجی
ویراستاررمان بوک

دانلود کتاب گور خانوادگی اثر عزیز نسین به صورت فایل PDF قابل اجرا در اندروید و آیفون با ویرایش جدید و لینک مستقیم رایگان

عزیز نسین (Aziz Nesin) در کتاب حاضر داستان دورانی را به‌ تصویر می‌کشد که داشتن گورستان خانوادگی نشان‌ دهنده‌ی ثروت یک خانواده بود و به‌نوعی یک سنت میان اشراف به‌شمار می‌آمد. در کتاب گورستان خانوادگی (Aile mezarligi) قصه‌ی زنی بازگو می‌شود که مدام در ایستگاه‌های قطار پرسه می‌زند و با دیگران از گورستگان خانوادگی خود می‌گوید که همسرش با پول زیاد فراهم کرده. گورستانی که زن برای رسیدن به آن سوار قطار می‌شود و از اینکه همه‌ی درگذشتگانش در یک مکان هستنند، احساس رضایت بسیار می‌کند …

خلاصه کتاب گور خانوادگی

در هوای ملایم بهاری در ایستگاه قطار ایستاده‌اند. سالن انتظار مالامال از مردم بود حتی بیرون نیز پر از افراد بود و جهانگردان در آنجا حضور داشتند. در سالن انتظار مادری بچه فنداق شده‌ای را بغل گرفته و در برابر پیرزنی نشسته و با هم صحبت می‌کنند. زن بچه دار از ظاهرش معلوم بود که بسیار زجر کشیده و چین و چورک پیشانیش نشان می‌داد که نه از کهولت سن بلکه از عذاب و زجر روزگار بوده است. گیسوان سیاه زن که مثل موج دارای برآمدگی‌ها و فرورفتگی‌هایی بود، مشخص می‌کرد که چندان سنی از وی نگذشته است. قیافه‌ای جذاب و رنگی سفید داشت. گونه‌های صورتی رنگش در هر ادای کلامی حالت خاصی می‌گرفت… در حالیکه روسری وی بر شانه‌هایش افتاده بود،

در دستش نوزاد را بغل گرفته و با دست دیگر چمدانی بزرگ را حمل می‌کرد. البته به دلیل چاقی و همچنین پوشیدن کفشی بدون پاشنه او را بیشتر از آنچه که بود کوتاهتر نشان می‌داد. او از پیرزنی که در برابرش نشسته بود می‌پرسید: می‌بخشید از اینکه سئوال می‌کنم مرا عفو می‌فرمائید. شما از کجا می‌آیید و به کجا می‌روید خاله جان؟ -به استانبول… دامادم در جانکورتاران ساکن است. به خانه آن‌ها می‌روم. -خیلی جالب… من هم به استانبول میروم… ما در آنجا مزار خانوادگی داریم… به همانجا می‌روم. قبلاً کالسکه نیز داشتیم ولی زمانی‌که به آپارتمان نقل مکان کردیم، دیگر جایی را برای نگهداری کالسکه نداشتیم و بالاجبار شوهرم آن را فروخت… واقعاً انتظار کشیدن در ایستگاه‌های

قطار بسیار مشکل است. من تاکنون با اینکه زیاد سفر کرده‌ام ولی هیچوقت عادت به این انتظار کشیدن را نداشته‌ام. اگر کالسکه‌مان حالا بود، سریعاً سوارش می‌شدم و به سوی مزار خانوادگی‌مان می‌رفتم… -مزار خانوادگی شما در کجاست؟ -مال ما را می‌پرسید؟ در چیزه… اسمش چیست؟ هی خدا… نوک زبانم بودها… همیشه تکرارش می‌کنم ولی حالا نگاه کن یادم رفته است… آهان، یادم افتاد… در «گورستان عاصری» است. (سرش را به اطراف برگرداند که مطمئن شود کسی حرف وی را نشیده است.) -قبلاً تمام قبرهای فامیلی ما در گورستان «درب مولانا» بود ولی بعداً شوهرم نپسندید و گفت بهتر است گور ما در گورستان «عاصری» باشد و بقیه قبرهای نزدیکانش را به آنجا انتقال داد …

دانلود کتاب گور خانوادگی
3.78 مگابایت
PDF
Picture of Mehdi Ansari
Mehdi Ansari
من، مهدی انصاری، مدیر و بنیان‌گذار رمان بوک (RomanBook.ir)، با عشقی ژرف به ادبیات فارسی و جهان، بستری برای گردآوری، ویرایش و عرضه رمان‌های فارسی و خارجی و همچنین پرورش نویسندگان فراهم کرده‌ام. هدف و رسالت من، حفظ اصالت و ترویج ادبیات داستانی فارسی و پیوند دادن قلم‌ها و اندیشه‌هاست. رمان بوک نه یک سایت، بلکه آرمانی برای شکوه دوباره ادبیات فارسی است.
دیدگاه کاربران درباره کتاب گور خانوادگی
اشتراک در
اطلاع از
guest
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها