رمان آناهیتا باران کن

رمان آناهیتا باران کن 1
عنوانرمان آناهیتا باران کن
نویسندهآتوسا ریگی
ژانرعاشقانه، اجتماعی، خانوادگی، درام، سیاسی
تعداد صفحه1033
ملیتایرانی
ویراستاررمان بوک

دانلود رمان آناهیتا باران کن اثر آتوسا ریگی

دانلود رمان آناهیتا باران کن اثر آتوسا ریگی به صورت فایل PDF قابل اجرا در اندروید و آیفون با ویرایش جدید و لینک مستقیم رایگان

محمدمیعاد، مردی با ایمان و خدا دوست است که بنا بر دلایلی از همسر خود، طهورا جدا شده که از او یک دختر سه ساله دارد، معیاد به خواستگاری آناهیتا می‌رود و این درخواست ازدواج او، از آنا، زندگی این دختر را دست خوش تغییرات می‌کند …

خلاصه رمان آناهیتا باران کن

روی مبل نشسته بودم و جدول حل می‌کردم. عمو کتش را پوشید و صدایش را بالا برد: عجله کنین. رو کرد به من و پرسید: مطمئنی نمی‌خوای بیای. لبهایم را جمع کردم اگر یکبار دیگر کسی از من این سوال را می‌پرسید قطعا مقاومتم در هم می‌شکست و بدو بدو به اتاقم می‌پریدم و آماده می‌‌شدم. -نه عمو شما برين. اخم هایش در هم رفت شب گذشته اعلام کرده بودم به خانه مادرجان نخواهم رفت عمو مهدی دلیلم را پرسید و من بهانه تراشی کردم. بهانه های الکی و واهی اما همه حدس زده بودند که چرا بعد از این همه سال سفره نذری خانه مادرجان را که هر ماه برگزار میشد، بیخیال شده بودم.

این نرفتن به معنی جواب منفی به محمد میعاد تلقی میشد. آن هم در هفتمین روز و آخرین مهلتم برای پاسخ گویی. بهمن خیلی خوب به رفتار عمو و تکاپویش برای این وصلت واقف بود او کاملا درست می‌گفت عمو مهدی به دنبال سودی بود که از این ازدواج نصیبش میشد. برای همین هم بعد از رفتن بهمن مدام توی گوشم از محسنات محمد میعاد و خانواده‌اش میخواند انگار من کور بودم در این سال‌ها و چیزی نمی‌دیدم. محمدمیعاد و آن شخصیت خاصش کسی بود که تمام دختر های فامیل برایش سر و دست می‌شکستند. بعداز ازدواجش با طهورا همه‌‌شان ناامید شدند اما چهارسالی بود تقریبا که باز

نور امید به قلبشان تابیده بود. عمو با کج خلقی پرسید: اگه جواب خواستن چی بگم؟ هنوز به پاسخ مثبت من امیدوار بود. همانطور که جواب یکی از سوالات جدول را توی گوشی ام می‌زدم، گفتم: بگین اطلاعی ندارین. -امروز آخرین فرصت جواب دادن بهشونه. -بله می‌دونم. عمو نفس عمیقی کشید. معلوم بود که درحال خود خوری ست. از گوشه چشم پا به پا شدنش را دیدم. -صلاح مملکت خویش خسروان دانند. بعداً پشیمون نشی. ترجیح دادم به یک تشکر بسنده کنم و اضافه تر نگویم. كوثر از نرفتن من حسابی سرکیف بود به خیالش با جواب منفى من یک ماه بعد محمد میعاد برای او به این خانه می‌آمد …

قیمت : 25000 تومان
خرید و دانلود فوری
لینک کوتاه :
اگر برای دانلود مشکل دارید لطفا گزارش ارسال کنید تا در اسرع وقت لینک دانلود اصلاح شود.
گزارش مشکل دانلود از سایت
فقط کاربران سایت امکان ارسال گزارش را دارند
اگر شما نویسنده رمان آناهیتا باران کن هستید و تمایل به ادامه همکاری ندارید می‌توانید درخواست حذف ارسال کنید.

خرید رمان های فروشی

همراه ما در کانال تلگرام رمان بوک شوید!
هوادار ما در اینستاگرام رمان بوک باشید!

نقد و بررسی شما درباره رمان آناهیتا باران کن

لطفا پس از مطالعه رمان آناهیتا باران کن نظر خود را برای دیگر کاربران بنویسید.
از ارسال نظر به زبان انگلیسی یا نوشتن فینگلیش پرهیز کنید.
تمام نظرات توسط تیم مدیریت رمان بوک بررسی شده و پاسخ داده می‌شوند.
اشتراک در
اطلاع از
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
زهرا
1 ماه قبل

ارزش یکبار خوندن رو داره
اما اصلا سیاسی نبود نمیدونم چرا جزو ژانر آورده بودن

error: نمیشه متن رو انتخاب کنی
کانال تلگرام رمان بوک پیج اینستاگرام رمان بوک