دانلود رمان بازی خصوصی pdf اثر نیلوفر قائمی فر
دانلود رمان بازی خصوصی اثر نیلوفر قائمی فر به صورت فایل pdf قابل اجرا در اندروید و آیفون با ویرایش جدید و لینک مستقیم رایگان
حوا، زنی بیست و هشت ساله است که دستخوش یک ازدواج غیر رسمی شده و اکنون دختری شانزده ساله دارد، والدین حوا، به خاطر یک سری از سنت ها و عقاید از هم جدا شده اند و حوا را در یازده سالگی دور از چشم مادرش، به همسری پسرعموش صارم در می‌آورند، مادر حوا دخترش را شبانه از آنجا می‌برد، هفده سال هیچ کس از حوا و مادرش خبری ندارد، پس از ۱۷ سال حوا به یک مهمانی دعوت می‌شود و در مهمانی با پسری به نام امیر آشنا شده. امیر از او خواستگاری می‌کند، اما حوا هنوز تحت عقد صارم است و …
خلاصه رمان بازی خصوصی
لبه پله تراس نشستم، فکر مشخصی نداشتم همه چیز از صبح و دیشب داشت تو سرم مرور میشد. نیایش، امیر، همه‌ی اتفاقات… شاید بهتره امیر باشه، نیایش تموم مدت جای اینکه سرش تو گوشی باشه با امیر می‌گفت و می‌خندید. شاید وقتشه منم به فکر خودم باشم… امیر امیر امیر می‌خوام پسش بزنم اما… اصلا فکر انکار و نهی امیر تو ذهنم ثابت نمی‌موند چرا؟! انگار جاش همین جاست که باید باشه چرا داره همه چی با این سرعت پیش میره؟! امیر می‌دونه کجا و چطوری رفتار کنه که موندگار باشه، زنها به توجه های
اینطوری نیاز دارن یکی که همه چیز حتی کوچکترین چیزها براش مهم باشه. نمیدونم من چون توی اینطور ارتباطات نبودم زود افسار به امیر دادم یا امیر خوب بلد بود که عین یه عقاب طعمه اش رو از دور رصد کنه و تو چنگال قویش بگیره. امیر کل هفته منو در راستای دید خودش قرار داد؛ برنامه‌ی زندگیم دچار تغییر شده بود حرفاشو در مورد شیفت کاری به اسرا انتقال دادم و اسرا سر ضرب قبول کرد، جالب تر این بود که وقتی مامان اینا اینو فهمیدن گفتن امیر کجا بود؟ زودتر میومد چقدر موثره. قرار بود صبح ها من
سر مغازه باشم تا ساعت دو که وقت ناهاره، از چهار تا هشت هم اسرا. اینطوری نیایش که میومد خونه من هم بودم هر چند برای همه این نوع شیوه کاری خوب بود اما برای نیایش نه. تا حالا می‌گفت مامانم نیست حالا می‌گفت “چرا” شیفتی کردی؟ موندی خونه به من گیر میدی” امیر کل هفته ساعت هشت نه شب رو یا می‌اومد دنبالم یا دم در خونه باهام حرف می‌زد و می رفت. نمی‌تونستم، روم نمی‌شد بگم همسایه هام فکر بدی می‌کنند و نیا! اصلا چرا هر روز میاد! دوستیه شوهرم که نیست! چطوری اینو به امیر بفهمونم؟ …
من اینو خریدم و به نظرم حیف وقتی که گذاشتم تا بخونمش
اگه تو کارنامه هر کسی یک کار خوب نباشه برای خان قائمی قطعا این یکیشونه