رمان چشم به راه
عنوان | رمان چشم به راه |
نویسنده | Yalda.Sh |
ژانر | عاشقانه، دلنوشته |
تعداد صفحه | 18 |
ملیت | ایرانی |
ویراستار | رمان بوک |
دانلود رمان چشم به راه اثر Yalda.Sh (نویسنده انجمن رمان بوک) به صورت فایل PDF قابل اجرا در اندروید و آیفون با ویرایش جدید و لینک مستقیم رایگان
_دلم براش تنگ شده. -به دلت بگو براش تنگ نشه. _ولی من… -هیس، اون اگه دوستت داشت نمیرفت …
خلاصه رمان چشم به راه
_میدونی رنج چیه؟ -لابد میخوای بگی اون! _نه، این که دوست داشتن توی دلت جوونه بزنه، درخت بشه ولی نگی. -دوست داشتن اون بوتهی خاری توی اون دلته. _میخوام برم بهش بگم. -باز چی بگی؟ _اینکه دلم براش تنگ شده. -لازم نیست. _شاید برگرده. -اگه میخواست برگرده اصلا نمیرفت، بفهم چی میگم. -باز دیوونه نشی. _ھا؟ -میگم باز دیوونه نشی بهش پیام بدی. _دعوام نکنیا! -باز چیکار کردی احمق؟ داشتم براش تایپ میکردم… -خب؟ _پیام دادی نفرستادم براش. -نفرستی براش. -خوبی؟ _داغونم. -نکنه
بهش پیام دادی؟ _نه، ولی دلم براش تنگ شده. -بیخیال. _میشه دعا کنی برگرده؟ -نه نه نه نه اون مسیر رفتن رو یاد گرفته. اگه برگرده باز میره. _عیبی نداره، فقط برگرده. میخوام بهش زنگ بزنم. -باز چرا؟ _هیچی فقط میخوام بگم دلم براش تنگ شده. -خدایا.. من از دست تو چیکار کنم؟ چرا این قدر پیگیرشی؟ _چون دوستش دارم. -كافيه، لطفاً! _… -تو مقصری، هر وقت خواست بودی. هر وقت نخواست بودی، تو همیشه بودی یه وقتا باید بری تا قدر بودنت رو بدونه. _وقتی بدونی دنبالت نمیاد نمیری؛ چون
نمیخوای باورت عوض شه… نمیخوای از دستش بدی… _ارسال شد. -چی میگی؟ باز چیکار کردی؟ _داشتم براش مینوشتم. -وای خدا، فرستادی. _کلی نوشته بودما شاید بشه از نوشتههام یه کتاب چاپ کرد. -وای… _همهش رو پاک کردم. -خوبه. _ولی… -ولی چی؟ _یه جمله نوشتم. -خدا… چی بود حالا. دلم برای بودنت تنگ شده، میشه باشی؟ -خدايا… _چيه تقصیر من نبود. -پس تقصیر کیه احمق، تقصیر منه؟ _آره تو پیام دادی هول شدم دستم روی سند خورد. -محو شدی؟ _حالم خوب نیست. -تو که پیام دادی پس دیگه چته؟ …
- انتشار : 23/04/1403
- به روز رسانی : 20/09/1403