رمان دروغ پیچیده
عنوان | رمان دروغ پیچیده (جلد چهارم مجموعه پیچیده) |
نویسنده | آنا هوانگ |
ژانر | عاشقانه |
تعداد صفحه | 664 |
ملیت | خارجی |
ویراستار | رمان بوک |
دانلود رمان دروغ پیچیده (جلد چهارم مجموعه پیچیده) اثر آنا هوانگ به صورت فایل PDF قابل اجرا در اندروید و آیفون با ویرایش جدید و لینک مستقیم رایگان
کریستین هارپر جذاب، کشنده و به اندازه کافی باهوش است که میتواند آن را پنهان کند، هیولایی است که کت و شلوارهای کاملاً دوخته شده یک جنتلمن را پوشیده است. او از اخلاق کم استفاده میکند و حتی کمتر از عشق استفاده میکند، اما نمیتواند کشش عجیبی را که نسبت به زنی که فقط یک طبقه زیر او زندگی میکند، انکار کند. او هدف تاریک ترین آرزوهای اوست، تنها معمایی که او نمیتواند حل کند. و وقتی فرصت نزدیکتر شدن به او پیش میآید، قوانین خودش را زیر پا میگذارد تا به او پیشنهادی بدهد که او نمیتواند رد کند. هر هیولایی نقطه ضعف خود را دارد. او مال اوست. وسواس او. اعتیاد او. تنها استثنا او …
خلاصه رمان دروغ پیچیده
“استلا” فکر کنم با شیطان قرارداد امضا کردم خوب کمی دراماتیک به نظر میرسه اما شما این ایده رو دریافت می کنید. کریستین از وقتی که ما با هم آشنا شدیم خیلی خوب و مفید بوده اما اون با گرم و مبهوت بودن به جایی که امروزه نرسیده. چهار روز از امضای ما میگذره (هنوز نمیتوانم باور کنم که او منو مجبور به امضای قرارداد رسمی کرده، اما حدس میزنم به همین دلیله که اون یک مدیرعامله) و هر بار که به اولین عکس دونفرمون فکر می کنم کمی احساس بیماری میکنم. با اینکه مجبور بودم به فالوورهام دروغ بگویم کنار میومدم اما دوستام و خانوادم هم پست رو میبینن خوب نه والدینم اما ناتالیا اونو میبینه و به مامان و بابا میگه و من مجبور میشم که به طور ناگهانی،
یک دوست پسر رو به دوستام که میدونن من دوست پسر نمیخوام معرفی کنم اونا خیلی کنجکاو میشن به خصوص جولز اون متنفره که تو تموم شایعات حضور نداشته باشه بعدش موضوع پنهون کردن چهره کریستین وقتی که من پست رسمی خودم رو به اشتراک میزارم وجود داره شاید بتونم یک ایموجی روش بذارم انقدر مسخرس که میتونه خندهدار باشه. ایدههای اموجی کریستین: یک: شیطان (به دلایل واضح) دو: چهره خنثی (اصولاً در %80 مواقع واکنشهای اون) سه: صورت قلبی (اگه قرار باشد دوست پسر من باشه منطقيه اما ممکنه خیلی مسخره باشه) -خیلی خوشحالم که میتوانیم همو ببینیم. جولز آهی کشید و سیب زمینی سرخ شده رو تو دهنش گذاشت.
-از وقتی که برگشتم احساس میکنم خیلی دور از ماجراهام. جولز و دوست پسرش جاش چند هفته پیش به یک سفر یک هفتهای به نیوزلند رفتن و اولین باری بود که اونو از وقتی که برگشته بود میدیدم بین برنامه سخت اون به عنوان وکیل و سفرهای مداوم آوا به عنوان عکاس برای مجله ورد جیوگرافیک برای همه ما سخت بود که تو یک مکان تو یک زمان باشیم. ما حداقل یک دورهمی تو ماه برنامه ریزی کرده بودیم هرچند حتی اگه قرار بود مجازی باشه حداقل از اونجا که بریجت تو اروپا زندگی میکرد، میتونست بپیونده. حفظ دوستیهای بزرگسالا نیازمند کار و تلاش آگاهانه بود اما دوستی هایی که باقی میموندن بیشترین اهمیت رو داشتن به همین دلیل بود که دروغ گفتن …
- انتشار : 15/06/1403
- به روز رسانی : 20/09/1403