رمان قاموس
عنوان | رمان قاموس |
نویسنده | زهرا ارجمندنیا |
ژانر | عاشقانه |
تعداد صفحه | 898 |
ملیت | ایرانی |
ویراستار | رمان بوک |
دانلود رمان قاموس اثر زهرا ارجمندنیا به صورت فایل PDF قابل اجرا در اندروید و آیفون با ویرایش جدید و لینک مستقیم رایگان
دریا که در گذشته یک عشق نافرجام را با همکلاسی خود (آتاش) پشت سرگذاشته حالا یک ازدواج ناموفق هم در زندگی اش رقم خورد دلشکسته به منزل پدری برمیگیرد و تمام محبت خود را صرف خانواده و برازده اش میکند و اوقاتش را با کار در موسسه و تولیدی میگذراند و سعی دارد تا قوی و محکم به راهش ادامه دهد ولی …
خلاصه رمان قاموس
تازه وارد تهران شده بودم مسیر رو بی وقفه رانندگی کرده و تمام این مدت، در برابر نگاهم که میل به اعلام شکست و بارندگی داشت مقاومت کرده بودم. نتیجه شده بود یک سردرد پرعذاب و یک خستگی مفرط که انگار از روز اول خلقتم در جونم بود و هرگز قرار نبود رهام .کنه به شدت دوست داشتم مستقیم به خونه برم و استراحت کنم. با قرص هایی که گاهی خواب رو برام عمیق تر می کردند و رویا و کابوس رو خط می زدند. می دونستم اما
بچه ها منتظر نتیجه ی این سفر هستند و باید میپذیرفتم بیش تر از خودم و احساساتم به تلاش ها و حضور موثر اون ها مدیون بودم. وقتی جلوی مجموعه توقف کردم حس شناگری رو داشتم که تمام طول یک دریا رو شنا کرده و دست آخر با رسیدن به ساحل، متوجه شده که به یک جزیره ی کوچک رسیده. جزیره ای که برای رهایی از اون باز هم باید به آب میزد و شنا می کرد و اون.. خسته بود از قورت دادن طعم شور آب وقتی وارد مجموعه شدم،
با دیدن خلوتی غیر معمولش اخم هام در هم رفت و نگاهم پشت میزهای خالی چرخید. کیفم رو، روی میز قرار دادم و به سمت سالن کارگاه حرکت کردم. سالنی که باید الان پر بود از سفال گرهامون و به جای همه خود جهان نشسته بود پشت چرخ و داشت کار کرد. می هیچ خبری از باقی اعضا نبود. _جهان! سرش بالا اومد و شگفت زده تماشام کرد انتظار برگشتم رو نداشت اما مشخصا از این که حالا اونجا بودم خوشحال بودم نگاهش این رو نشونم …
- انتشار : 23/01/1402
- به روز رسانی : 20/09/1403
قلم زهرا جان بسیار زیباست
قاموس هم پر از عاشقانه زیبا بود
واقعا لذت بردم …💯🌼 پیشنهاد میکنم جلد اول آفرودیته و بخونین
شخصیت های بسیار جذابی داشت