رمان قرارمان کنار رازقی ها

عنوانرمان قرارمان کنار رازقی ها
نویسندهمریم عباسقلی
ژانرعاشقانه
تعداد صفحه1815
ملیتایرانی
ویراستاررمان بوک

دانلود رمان قرارمان کنار رازقی ها اثر مریم عباسقلی به صورت فایل PDF قابل اجرا در اندروید و آیفون با ویرایش جدید و لینک مستقیم رایگان

عطا درگیر امورات کارخانه ی پدربزرگ و روزمرگی های زندگی اش است که با تمام دغدغه ها و مشغله هایش،حالا باید رفتار و ناسازگاری های گیسو برادرزاده اش که او را حسابی کلافه کرده یدک بکشد، عطا اکنون باید برای رهایی گیسو از گشت امنیت اخلاقی …

خلاصه رمان قرارمان کنار رازقی ها

نزدیک خانه که شدند،گیسو زیپ کوله‌اش را باز کرد مانتو و شلوار مچاله شده مدرسه‌اش را بیرون آورد و پیش چشم های متعجب و عصبی عطا آن ها را روی همان لباس هایش به تن کرد. عطا دندان قروچه کرد و سری به نشانه‌ی تأسف تکان داد. مقابل در بزرگ خانه ایستاد و آن را با ریموت باز کرد. بدون این که سمت گیسو بچرخد، خشک و با خشونت لب زد: رسیدیم خونه مستقیم میای میریم پیش آقا. گیسو طوری که انگار قصد دارد یک پشه را از خودش دور کند، دستش را در هوا برای او تکان داد و سعی کرد

ترسش را پشت بی تفاوتی اش پنهان کند. ماشین را داخل برد. خانه شان در واقع عمارتی قدیمی تقریباً بازسازی شده ای در دل کوه بود که از دو نسل قبل تاکنون حفظش کرده بودند. عمارتی که دو ساختمان با نمای آجری در دو سمت شرقی و غربی اش قرار داشت. برای ورود به پارکینگ باید راه باریکه‌ی در تا رسیدن به حیاط اصلی را طی می‌کردند و بعد که به سمت چپ می‌رسیدند، سراشیبی را پایین می‌رفتند و داخل آن که پیشتر زیر زمین بود و بعدتر تبدیل به پارکینگش کرده بودند می‌رسیدند. گیسو بدون

هیچ حرفی از ماشین پیاده شد، دو پا داشت و می‌خواست دو پای دیگر هم قرض بگیرد و سراشیبی تند پارکینگ را تا رسیدن به حیاط بالا برود و بعد بدود تا ساختمان سمت راست و خودش را به سومین اتاقی که در طبقه‌ی دوم بود و متعلق به او بیندازد. اما عطا دستش را خواند که فوراً پیاده شدو چند قدم فاصله‌ میانشان را با دو سه گام بلند طی کرد و کوله پشتی اش را که با یک بند روی شانه‌اش انداخته بود، گرفت و کشید. می‌خواست از شر کوله خلاص شود، و دستش را از آن بیرون بیاورد روی زمین بیندازدش …

دیدگاه کاربران درباره رمان قرارمان کنار رازقی ها
اشتراک در
اطلاع از
guest
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
م . رحیمی
م . رحیمی
1 سال قبل

عاشق شخصیت عطا شدم همه رمان های خانم عباسقلی عالییی هستند