رمان خوب ترین حادثه

عنوانرمان خوب ترین حادثه
نویسندهزینب بیش بهار
ژانرعاشقانه، معمایی
تعداد صفحه1684
ملیتایرانی
ویراستاررمان بوک

دانلود رمان خوب ترین حادثه اثر زینب بیش بهار به صورت فایل PDF قابل اجرا در اندروید و آیفون با ویرایش جدید و لینک مستقیم رایگان

خزر در تدارک مراسم عروسی با نامزدش پدرام است. همه چیز خوب پیش می‌رود تا اینکه درست چند روز مانده به مراسم عروسی، جسد افرا، خواهر فراری خزر، توسط پلیس پیدا می‌شود و مراسم عروسی به هم می‌خورد. با یافتن یک عکس در اینستاگرام خزر در پی گذشته‌ی تاریک خواهرش افرا راهی امارات می‌شود تا راز قتل خواهرش را بفهمد و این تازه شروع ماجراست. زیرا پای پدرام به عنوان …

خلاصه رمان خوب ترین حادثه

آهم را پشت لب هایم خفه می کنم. درد همه ی رفتارهایی که آدم ها را قوی می کند، یکباره به جانم می‌ریزد. درد همه‌ی حرف های تحقیر کننده، نگاه های حقارت بار. امان از نگاه ها که مثل لیزر عمل می کنند. قلبت را نشانه می گیرند و درست به هدف میزنند. المیرا از دردهایی میگوید که خوب میدانم با دردهای من یک دنیا تفاوت دارد. او کجا و من کجا؟ نهایت ناراحتی اش همیشه اخم حسین بوده، یا اینکه فلان چیز را خریده و عین آن را خانه جاری

اش هم دیده یا مادر حسین به سورنا اخم کرده و بچه‌ی برادر شوهرش را بوسیده و بچه‌ی او را نبوسیده. یا پدر شوهرش وضو گرفته بوده و با سر و صورت خیس به او دست نداده و روبوسی نکرده و او شک ندارد قصد و غرضی از این کار داشته است. زندگی المیرا آرام است، همیشه مثل یک رود، رونده و جاری با سنگ ریزه هایی کوچک. کنارش مادری بوده با درایت.خانواده ای مستحکم خوشنام که مایه مباهات و ابرویش بوده اند.

از بی هیجانی برای خودش سناریو می چیند و گاهی از کوچک ترین حرف های خانواده‌ی حسین عجیب ترین چیزها را تعبیر می کند. دردی که می گوید آخرینش این بود که جاری اش وقتی شنیده اسم دخترش را جانان گذاشته پوزخند زده است. حسین اصرار داشت لبخند بوده و المیرا کولی بازی در می آورد که او از خانواده اش دفاع می کند. سایه که می افتد رویمان هر دو به روبه رو نگاه می‌کنیم. پدرام مقابلم می ایستد و چیزی را که توی دستش دارد بالا می آورد …

دانلود رمان خوب ترین حادثه
7.68 مگابایت
PDF
دیدگاه کاربران درباره رمان خوب ترین حادثه
اشتراک در
اطلاع از
guest
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
elahe
elahe
1 سال قبل

اصلا کتاب جالبی نبود
شخصیت اصلی با اینکه همه میگفتن باهوشه ولی احمق ترین شخص بود
نصفه رهاش کردم اصلا پیشنهاد نمیکنم