رمان مستی برای شراب گران قیمت
عنوان | رمان مستی برای شراب گران قیمت |
نویسنده | ساحل بهنامی (راز.س) |
ژانر | عاشقانه، اجتماعی |
تعداد صفحه | 976 |
ملیت | ایرانی |
ویراستار | رمان بوک |

دانلود رمان مستی برای شراب گران قیمت اثر ساحل بهنامی (راز.س) به صورت فایل PDF قابل اجرا در اندروید و آیفون با ویرایش جدید و لینک مستقیم رایگان
مرسده سپهری وکیل پایه یک دادگستری، برای افتتاح دفتر خود مقروض میشود، که باید بدهی خود را ظرف مدت ده روز تسویه کند! حساب او خالی است و پدر و مادرش برای دیدار با برادر مرسده نزد او رفته اند، حالا او مانده و بدهی و برادر کوچکی که جز ایجاد دردسر کاری ندارد، مرسده مجبور میشود برای پرداخت بدهی خود دست به دامن (کیانمهر) موکل ثروتمند و مغرور خود شود …
خلاصه رمان مستی برای شراب گران قیمت
وارد اشپزخونه شدمو رو به مامان گفتم: چطور شدم؟ نگاهی به سرتا پام انداخت و گفت: خوب شدی… اه بلندی کشیدم حسرت به دل موندم به بار مامان منم مثل بقیه مامان ها بهم بگه خوشکل شدم… درسته من زیاد قیافه خوشکلی نداشتم اما اونقدرا هم زشت نبودم… سروش وارد اشپزخونه شد… نگاهی بهم انداخت و سوت زد و گفت: ابجی خانم میخوای آقا دامادو بکشی؟ -واسه چی؟ -اینطور که تو شیک کردی من همین الان حاضرم باهات عروسی کنم. ضربهای به سرش زدم و گفتم: مگه دیوونهام زن تو بشم. از اشپزخونه بیرون اومدم .. سروشم به دنبالم میومد.. بابا با قوطی شیرینی وارد خونه شد.
هر دو به استقبالش رفتیم. سلام کردیم و کنارش ایستادیم بابا با لبخند نگاهی بهم انداخت و گفت: اوه دختر بابا دیگه میخوای بری؟ راهمو به طرف اتاقم کج کردم در همون حال گفتم: شما دارین میرین منم باید یه فکر واسه خودم بکنم دیگه. صدایی نیومد. برگشتم و نگاهی به تصویر خودم توی اینه انداختم. اونقدرا هم بد نشده بودم. با کت و شلوار کرم رنگ عالی هم بودم شال کرم رنگ و از روی تخت برداشتم و امتحانش کردم در برابر اون فوکول کراواتی با اون دماغ گندش من خیلی بهتر بودم… با یاداوری این موضوع انگار داغ دلم تازه شد… با ناراحتی روی تختم نشستم. من از این
مردک بدم میومد اونوقت میخواستم زنش بشم؟ اوه راستی پژمان… گوشیمو برداشتم و شماره پژمان رو گرفتم. گوشی و که جواب داد به سرعت گفتم: سلام آقای مظفر. صدای پژمان بلند شد: سلام خانم سپهری… حالتون چطوره؟ -بد نیستم شما خوبین؟ آقای مظفر تماس گرفتم ازتون عذر خواهی کنم امروز نمیتونم در خدمتتون باشم. -میتونم دلیلشو بپرسم؟ چی بگم؟ -یه مشکلی پیش اومده باید به اون رسیدگی کنم. -اگه کمکی از دستم بر میاد بگین. اره جون خودت. چه کمکی مثلا میخوای بکنی. میخوای بجای من با این فوکول کراواتی عروسی کنی؟ یه لحظه فوکول کراواتیو در کنار پژمان تصور کردم …
- انتشار : 20/10/1402
- به روز رسانی : 20/09/1403
خوب بود