رمان میوه خارجی
عنوان | رمان میوه خارجی |
نویسنده | جوجو مویز |
ژانر | عاشقانه |
تعداد صفحه | 1045 |
ملیت | خارجی |
ویراستار | رمان بوک |
دانلود رمان میوه خارجی اثر جوجو مویز به صورت فایل PDF قابل اجرا در اندروید و آیفون با ویرایش جدید و لینک مستقیم رایگان
رمان با پیگیری ماجرای زندگی لوتی سوییفت و سلیا هولدن در محلهای کوچک در دههی 1950 آغاز میشود، لوتی به همراه خانوادهی سلیا زندگی میکند و با او مثل خواهر سلیا رفتار میشود، اگر چه مردم محله، چنین رفتاری با او ندارند و او را چیزی که واقعا هست در نظر میگیرند، زندگی این دو دختر به طور کامل به هم گره خورده است و آنها همهی کارهای خود را با هم انجام میدهند؛ تا اینکه سلیا خانه را به مقصد لندن ترک گفته و مرد آرزوهایش را ملاقات میکند، با برگشت سلیا به خانه، حضور نامزدش، گای، تمام خاطرات و روابط دوست داشتنی لوتی را تهدید میکند …
خلاصه رمان میوه خارجی
روز نقل و انتقال بود، روز ورود قطارهای شنبه از خیابان لیورپول افرادی که حالا کمتر رنگ پریده به نظر میرسیدند، با اکراه به شهر برمیگشتند. در این روزها، پیاده روها توسط پسربچه های هشت و نه ساله ای که چرخ دستی های چوبی مملو از چمدان های پر را به دنبال خود میکشیدند خط می افتادند پشت سر آنها مردان خسته و از توان افتاده در کت و شلوارهای تابستانی بازو در بازوی همسرانشان در حالی که به خاطر چند پنی خوشحال بودند تعطیلات شاهانه تابستانی شان را شروع میکردند یا دست کم چون مجبور نبودند
خودشان چمدان ها را به خانه های اجاره ای خرکش کنند در نتیجه ورود تازه واردان بی سروصدا و نامحسوس انجام شد و فقط سیلیا هولدن و لوتی سوئیفت بودند که اسباب کشی را دیدند. آنها روی نیمکت پارک که بر چهار کیلومتر خط ساحلی مرم اشراف داشت نشستند و مجذوبانه به کامیون اسبابکشی و کاپوت سبز سیرش که از لابلای درختهای کاج دیده میشد و زیر نور خورشید نیمروزی میدرخشید چشم دوختند. موج شکنها زیر پایشان مانند دندانههای یک شانهی سیاه تا سمت چپ گسترش داشتند. امواج در امتداد شن های
خیس به عقب کشیده میشدندو فروکش میکردند. ساحل از اندام های ریز آدم های شجاعی که از بادهای شدید نامتناسب با فصل نترسیده بودند خال خالی شده بود. دخترها بعدا با خودشان فکر کردند ورود آدلاین آرمند موقعیتی بود که می توانست با ورود ملکه سبا رقابت کند ملکه سبا هم اگر بود، روز شنبهی شلوغ ترین هفته تابستانی مرم را انتخاب میکرد. این بدان معنی بود که خانم کوهونها، آلدرمن الیوتها، خانم های مهمانخانه دار پرید و این دست آدمها که معمولاً دربارهی روشهای افراطی تازه واردهایی که با کامیون پر از اسباب و اثاثیه …
- انتشار : 05/09/1400
- به روز رسانی : 20/09/1403