رمان نبض یک مرد
عنوان | رمان نبض یک مرد |
نویسنده | ساحل بهنامی (راز.س) |
ژانر | عاشقانه، اجتماعی |
تعداد صفحه | 536 |
ملیت | ایرانی |
ویراستار | رمان بوک |

دانلود رمان نبض یک مرد اثر ساحل بهنامی (راز.س) به صورت فایل PDF قابل اجرا در اندروید و آیفون با ویرایش جدید و لینک مستقیم رایگان
برادر مرصاد فوت میکند، و همسر او شکوفه و نوزاد ۵ ماهی او بی سرپرست میشوند، مرصاد قلبش، مملو از عشق باران است، ولی حالا با این اتفاق و به درخواست و رسم خانوادهی خود باید با شکوفه ازدواج کند تا او و نوزادش را در پوشش خود بگیرد …
خلاصه رمان نبض یک مرد
در را که بازکردم ماشین را که زیر درخت خرمالو پارک کردم … نگاهم رفت سمت چراغ های روشن سالن!! برای دیر آمدنم توضیح داده بودم. دلیلش شاید نفس های پراز هراسی بود که در گذر از کنارش حس کرده بودم خواب آلود خمیازه ای طولانی کشیدم و پیاده شدم… طول حیاط را سلانه سلانه طی کرده و آرام در را باز و بسته کردم کفش هایم را مثل همیشه شوت کردم و وارد شدم! صدای آرام تلویزیون به گوش میرسید به طرف تلویزیون رفتم. کنترل را از روی میز برداشتم و خاموشش کردم چرخیدم جلوی شومینه رو فرش کرم رنگ خوابیده بود. مانتوی سیاه و سفیدش به تنش بود.
جلوتر رفتم. به پهلوی راست خواب بود دستش روی شکم ساوان قرار داشت. پاهایش را تقریبا در شکمش جمع کرده بود. به چشمان باز ساوان لبخند زدم دستش را محکم روی صورتش کوبید و صورت من در هم رفت. تکانی خورد و آرام دستش را روی شکم ساوان تکان داد خندیدم به صورت بیرنگش نگاه کردم. خواب بود.. آنقدر خسته و بی خواب بود که حتی ضربهی سنگین ساوان هم نتوانسته بود بیدارش کند خم شدم و آرام ساوان را از زیر دستش بیرون کشیدم صدای پوف پوف ساوان بلند شده بود. پوف… پوف؟ گشنش بود. نگاهی به اطراف انداختم با دیدن شیشهی شیر بالای سرش
شیشه را هم بلند کردم. راه افتادم سمت کاناپه… روی آن نشستم ساوان را کنارم گذاشتم و کاپشنم را از تنم بیرون کشیدم و انداختم روی مبل ست کاناپه! ساوان دست و پا میزد و پوف پوف میکرد دندانهایم نمایان شد… شیشهی شیر را به دهانش نزدیک کردم دستان کوچکش را دور شیشه محکم کرد. به صورتش خیره شدم چشمانش روی صورتم میچرخید و شیشهی توی دستش آرام آرام تکان میخورد. چشمانم گرم شده بودو لبخند رو لبم همچنان به روی ساوان بود. سرم عقب رفت و روی تکیه گاه کاناپه افتاد. چشمانم بسته شد شبهای طولانی بود که خواب از چشمانم دور بود …
- انتشار : 21/10/1402
- به روز رسانی : 20/09/1403