رمان رسوب

عنوانرمان رسوب
نویسندهسروناز روحی (دختر خورشید)
ژانرعاشقانه
تعداد صفحه2017
ملیتایرانی
ویراستاررمان بوک

دانلود رمان رسوب اثر سروناز روحی (دختر خورشید) به صورت فایل PDF قابل اجرا در اندروید و آیفون با ویرایش جدید و لینک مستقیم رایگان

هلن. دختری از جنس دختران ۲۱ ساله، در آروزهای ۲۱ سالگی! در عمق جوانی، پر از رویاهای تهی! دختری همرنگ تمام دختران! هلن که با کیان نامزد هستند بخاطر انتشار فیلم رقصش در فضای مجازی درحالیکه او بی خبر است! دعوای مفصلی می‌کنند و کیان قصد دارد به دبی برود که …

خلاصه رمان رسوب

با دیدن پاتوقشان در فرحزاد و سردری با عنوان باغچه‌ خانوادگی تیموری از ماشین پیاده شد. دربان با دیدنش لبخندی زد و گفت: احوال خانم همت. تشکری کرد و در حالی که با چرب زبانی از او توقع انعام داشت او را به سمت تخت همیشگی راهنمایی کرد. انگار بعد ۱۰۰ بار اینجا آمدن بلد نبود کدام طرفی برود با دیدن فرنام و مهدیس یک لحظه لبخند به لبش نشست. حتما او هم اومده بود. مگر میشد این دلقک ها جمع شوند و او نباشد! پس آمده بود . شاید برای عذرخواهی… شاید برای دلجویی سرحال سلامی کرد

فرنام که قابل ندانست جوابش را بدهد، مهدیس با لبخند با او دست داد. به قیافه دمغ فرنام نگاهی کرد به مهدیس با چشم و ابرو اشاره زد. چیشده؟ مهدیس هم سری از روی تاسف تکان داد. لبه ی تخت نشست. از اینکه قليون و جیگر و کوئکشان به راه نبود تعجب کرد! پدرام بعد از چند دقیقه به جمعشان پیوست و با کلافگی گفت: مگه جای پارک پیدا میشد! نگاهی به قیافه های گرفته‌ی آن ها انداخت. همشان ساکت و در هم بودند‌ با حرص گفت: چیزی شده؟ فرنام که انگار منتظر یک تلنگر بود ترکید و گفت: یعنی تو نمی‌دونی

چیشده؟ از واکنشو صدای بلندش جا خورد. باز داشت در پوسته خفه شدن می‌رفت که مهدیس بازوی فرنام را گرفت و گفت: آروم بگیر فرنام. فرنام بی توجه به تذکر مهدیس نگاه خصمانه ای به او که بهتش زده بود کرد. و از جا بلند شد کفش هایش را پوشید و از تخت فاصله گرفت. دست‌‌هایش را در جیبش فرو کرده بود. می‌دانست معنی این حالت هایش یعنی کلافگی.. می‌ دانست هر وقت انقدر با طمانینه راه می‌رود و به سنگریزه‌ها لگد می‌زند یعنی دنبال راه حل است یعنی مشکلی هست و جواب می‌خواهد. پدرام خسته از سکوت …

دیدگاه کاربران درباره رمان رسوب
اشتراک در
اطلاع از
guest
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
smalove
smalove
1 سال قبل

رمان خوبی بود ولی بعضی از قسمت ها کاملا حذف شده بود و نبودش توی روند داستان کاملا حس میشد. ولی داستان متفاوت و خوبی داشت.

Centin1
Centin1
1 سال قبل

قشنگ بود پیشنهاد میکنم بخونید