رمان اتاق کاهگلی

رمان اتاق کاهگلی 1
عنوانرمان اتاق کاهگلی (جلد اول)
نویسندهسروش.م
ژانرعاشقانه، ترسناک، واقعی، درام
تعداد صفحه1061
ملیتایرانی
ویراستارسایت رمان بوک

دانلود رایگان رمان اتاق کاهگلی (جلد اول) اثر سروش.م

دانلود رمان اتاق کاهگلی (جلد اول) اثر سروش.م به صورت فایل PDF قابل اجرا در اندروید و آیفون با ویرایش جدید و لینک مستقیم رایگان

داستان یک اتاق کاهگلی نفرین شده، داستان در رابطه با زندگی فردیست که در یک اتاق نفرین شده مجبور به اقامت می شود و اتفاق‌ هایی نیز پس از اتمام اقامت او در آن در اتاق می‌ افتد که زندگی یک خانواده را تحت تاثیر می‌گذارد و …

خلاصه رمان اتاق کاهگلی

شیدا سعی کرد به چشم هاي سیروان نگاه کند اما باور نمی کرد که شریک زندگیش کنارش نشسته… به هر زوري که شده چشمانش به چشمان سیروان دوخته شد… سیروان با صورت گرد و بدون ریش و سبیل و موهایی فرق وسط زده و کمی بلند با چشمان قهوه اي، لبخندي به شیدا زد… _نمیدونم… خودم هم نمیدونم… تو هم فرق کردي… من هم انتظار نداشتم… اما لاغر تر شدي… یک مرتبه خنده اش گرفت، سیروان هم به دنبال او خندید… احمد و فرهاد در خانه پشت پنجره رو به حیاط هستند… -می بینی آقا احمد… پسر من تو این دوسال با هیچ کس رابطه نداشت و فقط با شیدا صحبت می کرد..

فرهاد و احمد به شیدا و سیروان نگاه می کنند… احمد بیشتر تمرکزش روي دخترش و در حال فکر کردن به آینده اوست. گلاره با سینی و وسایل غذا وارد خانه شد… مهر بانو هم شیدا را براي کمک صدا کرد… در خانه همه در حال خوردن شام هستند… و در بین خوردن در حال صحبت اند… شام خوردنشان که تمام شد، فرهاد در مورد برنامه فردا که چه کار هایی باید انجام دهد صحبت کرد… _فردا میریم به چند بنگاه سر می زنیم… تا ببینیم خانه ی یه اتاقی براي شیدا پیدا میشه یا نه… وضعیت دانشگاهش رو هم پیگیري می کنیم… شاید براي ناهار دیرتر رسیدیم… سیروان از این موقعیت استفاده کرد…

-میتونم منم همراهتون بیام… چند تا دوست بنگاهی دارم شاید کاراتون زود تر راه افتاد… فرهاد هم وسط حرف پرید… اصلا چرا بخوایین تو خرج بیوفتید… الان قیمت خونه خیلی بالاست… خونه ما دربست در خدمت شما تا وقتی یه خونه با قیمت مناسب پیدا شد… ما هم میایم خونه مهر بانو… -آقا فرهاد این چه حرفیه… این طور نمیشه که شما بیایید اینجا… شیدا خونه شما… -چه اشکالی داره… راستش ما قبلا با مهر بانو صحبت کردیم… ایشون هم قبول کردن… احمد به مهر بانو وشیدا نگاهی کرد… -حالا ببینیم چی میشه… اگه جایی پیدا نشد حرف شما… سیروان دو باره درخواست اجازه کرد…

_پس منم هم میتونم فردا همراهتون بیام… احمد از جایش بلند می شود و نگاهی به سیروان می کند… -بله پسرم.. فردا ساعت هشت صبح اینجا باش… سیروان از جواب مثبت احمد خوشحال شد و به شیدا با لبخند نگاه کرد… شیدا هم همین طور… روز بعد شیدا و احمد و سیروان در خیابان هاي شیراز، در حال گشت و پیدا کردن خانه هستند… به دو سه تا از بنگاهیانی که دوست سیروان بوده اند سر زدند اما نا امید بیرون آمدند. در همین گشت و گذار با هم دیگر هم صحبت کردند… ساعت یازده و ده دقیقه است… از خستگی به پارکی رفتند تا کمی استراحت کنند… وارد پارك که شدند روي نیمکتی که زیر سایه است نشستند…

دانلود رمان اتاق کاهگلی
3.2 مگابایت
PDF
لینک کوتاه :
اگر برای دانلود مشکل دارید لطفا گزارش ارسال کنید تا در اسرع وقت لینک دانلود اصلاح شود.
گزارش مشکل دانلود از سایت
فقط کاربران سایت امکان ارسال گزارش را دارند
اگر شما نویسنده رمان اتاق کاهگلی (جلد اول) هستید و تمایل به ادامه همکاری ندارید می‌توانید درخواست حذف ارسال کنید.

خرید رمان های فروشی

همراه ما در کانال تلگرام رمان بوک شوید!
هوادار ما در اینستاگرام رمان بوک باشید!

نقد و بررسی شما درباره رمان اتاق کاهگلی (جلد اول)

لطفا پس از مطالعه رمان اتاق کاهگلی (جلد اول) نظر خود را برای دیگر کاربران بنویسید.
از ارسال نظر به زبان انگلیسی یا نوشتن فینگلیش پرهیز کنید.
تمام نظرات توسط تیم مدیریت رمان بوک بررسی شده و پاسخ داده می‌شوند.
اشتراک در
اطلاع از
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
کانال تلگرام رمان بوک پیج اینستاگرام رمان بوک