دانلود رمان دختر کوچه درختی اثر شیدا شیفته
دانلود رمان دختر کوچه درختی اثر شیدا شیفته به صورت فایل PDF قابل اجرا در اندروید و آیفون با ویرایش جدید و لینک مستقیم رایگان
طلعت خانوم دنبال یه عروس مناسب برای پسر بزرگشه تا بعد از سی و چند سال مجبور به ازدواجش کنه و کی بهتر از حنای شر و شیطون که هم خوشگله هم کم سن و سال تازه به خاطر شرایط خانواده اش مطمئنا مشکلی با چند همسری شوهرش نخواهد داشت …
خلاصه رمان دختر کوچه درختی
درست یک هفته از ماجرای خونه باغ و اومدن اون غریبه ها میگذشت. دیگه تقریبا خیالمون راحت شده بود که قرار نیست خونه رو بکوبن و جاش برج بزنند چون درست فردای همون روز یه عده کارگر مثل مور و ملخ توی خونه باغ ریختن و شبانه روز در حال کار بودن. معلوم نبود دقیقا داشتن اون تو چیکار میکردن ما فقط فرقون فرقون خاک و خولی رو که توی کوچه میریختن رو میدیدیم. چند روز پیش خواستم یه سر و گوشی آب بدم و سر از کاراشون در بیارم. برای همین هم تا خونه خالی شد یه سینی شربت
ریختم و برای چندتا کارگر جلوی در خونه بردم تازه با یکیشون گرم گرفته بودم و داشتم یواش یواش داخل حیاط و دید میزدم که سرکارگره سر رسید و نذاشت منم کم نیاوردم و بخاطر ات و آشغالای دم در بهش گیر دادم ولی نامرد بدجور زد تو پرم برای همین دست از پا درازتر برگشتم خونه. حتى آقاجون و دیگر پیر مردای محله ام نتونسته بودن سر از کارشون در بیارن یارو نم پس نمیداد. فکر کنم خونه رو کنترات داده بودن دستش، خوش خوشانش بود و میخواست زودتر کار رو جمع کنه برای همین هم به همسایه
ها رو نمیداد تا موی دماغش بشن. خبری از نوه های طلعت خانوم هم نبود تا بفهمیم تصمیمشون برای خونه چیه. می خوان بازسازی کنن بفروشن یا خودشون قصد برگشت دارن یا اصلا بازسازی میکنند که همینجور بمونه! درسته به ما ربطی نداشت ولی خوب… آره باید بگم که من در حد مرگ ازشون متنفر بودم قشنگ از نون خوردن انداخته بودنم. شراره دیگه حتی جواب تلفن هامو نمیداد چه برسه که بیاد برای عکاسی حالا اون به کنار جهنم ضرر يجورى میپیچوندم اهل خونه رو به پایه دوربین خفن برای خودم میخریدم …