رمان زمهریر پگاه

رمان زمهریر پگاه 1
عنوانرمان زمهریر پگاه
نویسندهخدیجه اسدی
ژانرعاشقانه، اجتماعی
تعداد صفحه1035
ملیتایرانی
ویراستاررمان بوک

دانلود رایگان رمان زمهریر پگاه اثر خدیجه اسدی

دانلود رمان زمهریر پگاه اثر خدیجه اسدی به صورت فایل PDF قابل اجرا در اندروید و آیفون با ویرایش جدید و لینک مستقیم رایگان

زمهریر پگاه، سرمای زندگی پگاه، دختری نقاش و مستقل را روایت می‌کند که با خانواده‌اش زندگی آرامی را می‌گذارند، او در تب و تاب علاقه‌ای است که به پسر خاله‌اش، امیر دارد، این میان در پی یک شکست با آواری که بر سر زندگی برادرش، پارسا خراب می‌شود، یکباره طوفان عظیمی را در زندگی آرامشان به پا می‌کند! اتفاقات ناگواری برایش می‌افتد و زندگی‌اش دگرگون می‌شود …

خلاصه رمان زمهریر پگاه

نگاهم را به سقف دوخته بودم، اتاق در تاریکی مطلق فرو رفته بود و من در خودم غوطه ور بودم غلتی زدم و رو به دیوار کردم، دست هایم را روی پیشانی ام گذاشتم و تا آنجا که توان داشتم فشردم. برای چندمین بار پلک هایم را به هم فشردم و سعی کردم بخوابم؛ اما بی‌فایده بود. خاطرات گذشته در سرم سوت می‌کشیدند و کلافم کرده بودند. ساعت از نیمه شب گذشته بود؛ انگار کسی در دلم رخت می‌شست. دلم آشوب بود؛ دلتنگی از گوشه چشمم راه افتاد و بی‌صدا روی صورتم لغزيد. موهای چسبیده به گردنم از اشک تر شد.

لبم را به دندان گرفتم و دلم از درد تیر کشید. دلم برای روز های گذشته تنگ شده بود. دلم قهقهه می‌خواست؛ سرخوشی می‌خواست؛ دلم دورهمی های هفتگی می‌خواست؛ دلم شیطنت‌های دزدکی می‌خواست کاش می‌توانستم برگردم دوباره بخندم. نگاه های مخملی، احساسم را قلقلک بدهد. اما نمی‌توانستم؛ پای رفتن نداشتم. پلی برای رسیدن نبود؛ همه چیز پشت سرم آوار شده بود. هر شب خواب گذشته را می دیدم؛ روزهای لذت بخشی که برای همیشه پر کشیده بودند و آن چشم های محجوب که در لحظات آخر پر از تمنا بود و من

را می‌خواست و من عاجزانه به او پشت کردم. گذشته ها همیشه به سراغم می‌آمد. چرا هیچوقت دست از سرم بر نمی‌ داشت؟ شاید من ول کن آن ها نبودم. می‌خواستم رها باشم؛ آزاد از هر خیالی که آزارم می‌داد؛ اما نمی‌توانستم. خاطراتم مثل بختک روی زندگی ام افتاده بود. تقلایم در فراموش کردن خاطرات تلخی که وجودم را به آتش می‌کشید بی فایده بود. بدون اینکه بخواهم سایه به سایه ام می‌آمدند؛ همیشه حسشان می‌کردم. آن روز که در خیابان حالم بد شد مطمئن بودم که امیر را دیدم. خیلی واقعی و دیگر فکر و خیال نبود!

دانلود رمان زمهریر پگاه
3.84 مگابایت
PDF
لینک کوتاه :
اگر برای دانلود مشکل دارید لطفا گزارش ارسال کنید تا در اسرع وقت لینک دانلود اصلاح شود.
گزارش مشکل دانلود از سایت
فقط کاربران سایت امکان ارسال گزارش را دارند
اگر شما نویسنده رمان زمهریر پگاه هستید و تمایل به ادامه همکاری ندارید می‌توانید درخواست حذف ارسال کنید.

خرید رمان های فروشی

همراه ما در کانال تلگرام رمان بوک شوید!
هوادار ما در اینستاگرام رمان بوک باشید!

نقد و بررسی شما درباره رمان زمهریر پگاه

لطفا پس از مطالعه رمان زمهریر پگاه نظر خود را برای دیگر کاربران بنویسید.
از ارسال نظر به زبان انگلیسی یا نوشتن فینگلیش پرهیز کنید.
تمام نظرات توسط تیم مدیریت رمان بوک بررسی شده و پاسخ داده می‌شوند.
اشتراک در
اطلاع از
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
error: نمیشه متن رو انتخاب کنی
کانال تلگرام رمان بوک پیج اینستاگرام رمان بوک