رمان شاهزاده های کاغذی

رمان شاهزاده های کاغذی 1
عنوانرمان شاهزاده های کاغذی
نویسندهمریم السادات حسینی
ژانرعاشقانه
تعداد صفحه897
ملیتایرانی
ویراستارسایت رمان بوک

دانلود رایگان رمان شاهزاده های کاغذی اثر مریم السادات حسینی

دانلود رمان شاهزاده های کاغذی اثر مریم السادات حسینی به صورت فایل PDF قابل اجرا در اندروید و آیفون با ویرایش جدید و لینک مستقیم رایگان

حکایت زندگی پر فراز و نشیب آیلار شبیه به هیچ کدام از عشق ها نیست، شاهزاده های کاغذی روایت ارباب زاده هاییست که برق لباس هایشان تا صدها کیلومتر چشم را میزند! قصه ی کاخ های باشکوهیست که حسرت یک روز پادشاهی در آن را هزاران نفر بر دل دارند، داستان زندگی انسان هاییست که پوسته ی طلاییشان اسباب فریب منو توست …

خلاصه رمان شاهزاده های کاغذی

با تابیدن پرتوهای گرم خورشید به صورتم غلتی میزنم و رویم را برمیگردانم… دیشب از روی خستگی با بی حواسی وسایلم را در این اتاق گذاشته بودم و اصلا به یاد نداشتم که این اتاق بزرگترین پنجره ی رو به آفتاب را دارد و باید پرده ها را بکشم… اخم میکنم و با عصبانیت سرم را در بالش میکوبم و لعنتی میگویم… به دنبال موبایلم دستم را روی عسلی میکشم… از شارژ جدایش میکنم و به صفحه اش که ساعت یازده را نشان می دهد نگاه میکنم… با حرص موبایل را طرفی پرت میکنم و رو به خورشید میکنم مردم آزار مریض…

از جایم بلند می شوم و به سمت سرویس میروم… مسواک به دهن از سرویس بیرون می آیم و در اتاق را باز میکنم… مکثی میکنم و نگاهی به لباس هایم می اندازم بلوز و شلوار گشاد که طرح خرس های عروسکی که روی ابر لم داده اند هر جای آن به چشم میخورد… شانه ای بالا می اندازم… میدانم که آرمین امروز صبح تا بعد از ظهر کلاس دارد و حالا حالاها به خانه نمی آید پس با بیخیالی از اتاق خارج میشوم با سرخوشی که به یکباره به سراغم آمده به سمت حال میروم و به محض ورود کنترل را از روی میز برمیدارم و تلویزیون را روشن میکنم…

با دیدن صحنه ای 18+ از فیلم عاشقانه ای که در حال پخش است با دهن پر کف پوزخندی میزنم و می گویم: اول صبحی چه چیزا نشون میدنا… راست میگن اینا واسه این چیزا شب و صبح حالیشون نیست… سری به تاسف تکان می دهم و برمیگردم که به سمت سرویس بروم و دهانم را بشورم که با دیدن سه جفت چشمی که با بزرگترین حد به من خیره شده اند در جایم خشک می شوم و مسواک صورتی رنگ از دستم رها می شود. پلکی میزنم و شروع میکنم به سرفه کردن که باعث می شود آرمین که در ورودی آشپزخانه با سینی شربت خشک شده به خود بیاید و با

عجله سینی را روی اپن بگذارد و با گرفتن شانه هایم مرا به سمت راهرو بکشد… “آرمین” از شدت شوکی که بهم وارد شده نمیدانم به خاطر صحنه ای که چند لحظه پیش دیدم بخندم یا به خاطر چنین آبروریزی گریه کنم… به سرعت آیلار را که دیگر سرفه نمی کند داخل نزدیک ترین اتاق هل میدهم و در را میبندم… روبه رویم ایستاده و بدون پلک زدن به دیوار پشت سرم نگاه میکند …

دانلود رمان شاهزاده های کاغذی
2.81 مگابایت
PDF
لینک کوتاه :
اگر برای دانلود مشکل دارید لطفا گزارش ارسال کنید تا در اسرع وقت لینک دانلود اصلاح شود.
گزارش مشکل دانلود از سایت
فقط کاربران سایت امکان ارسال گزارش را دارند
اگر شما نویسنده رمان شاهزاده های کاغذی هستید و تمایل به ادامه همکاری ندارید می‌توانید درخواست حذف ارسال کنید.

خرید رمان های فروشی

همراه ما در کانال تلگرام رمان بوک شوید!
هوادار ما در اینستاگرام رمان بوک باشید!

نقد و بررسی شما درباره رمان شاهزاده های کاغذی

لطفا پس از مطالعه رمان شاهزاده های کاغذی نظر خود را برای دیگر کاربران بنویسید.
از ارسال نظر به زبان انگلیسی یا نوشتن فینگلیش پرهیز کنید.
تمام نظرات توسط تیم مدیریت رمان بوک بررسی شده و پاسخ داده می‌شوند.
اشتراک در
اطلاع از
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
error: نمیشه متن رو انتخاب کنی
کانال تلگرام رمان بوک پیج اینستاگرام رمان بوک