رمان عاشقی به وقت نقاشی

رمان عاشقی به وقت نقاشی 1
عنوانرمان عاشقی به وقت نقاشی
نویسندهمبینا مغازه ای
ژانرعاشقانه، درام
تعداد صفحه39
ملیتایرانی
ویراستاررمان بوک

دانلود رایگان رمان عاشقی به وقت نقاشی اثر مبینا مغازه ای

دانلود رمان عاشقی به وقت نقاشی اثر مبینا مغازه ای (نویسنده اختصاصی انجمن رمانبوک) به صورت فایل PDF قابل اجرا در اندروید و آیفون با ویرایش جدید و لینک مستقیم رایگان

یکی بود، یکی نبود. تو روزگاری که مردم هاش عادت به بد بودن و دل شکستن دارن؛ دختر ساده دل و با محبت ما، غرق تو دنیای نقاشی‌هاست. تو یکی از روزهای خوب خدا پسری سنگدل، قلب دخترک قصه رو خرد میکنه و با پا گذاشتن روی تیکه های قلبش به زندگی خودش ادامه میده اما نمیدونه دختر هنرمند ما چه‌طور قراره که با قلب پینه خورده‌ش زندگی کنه…

خلاصه رمان عاشقی به وقت نقاشی

دیروز نزدیک ساعت هشت به خونه رسیدم. اولین چیزی که به مامان گفتم دیدن سایه و سامیار بود که اون هم خوشحال شد و از من خواست شماره خاله نرگس مامان سایه رو بگیرم من می خواستم با این حرف، قضیه دیر اومدنم رو ماست مالی کنم که نشد و مامان مثل همیشه غرهاش رو شروع کرد. بعد یه شام مامان پز و خوشمزه خوردم و آخر سر با آرامش خوابیدم انصافاً خستگی این چند روز از تنم رفت. سامیار: سلام. دیر که نکردم؟ از فکر خیال در اومدم و از جام بلند شدم. -سلام نه منم پنج دقیقه

هست که رسیدم. صندلی جلوم رو کشید و نشست. منو رو جلوش گذاشتم. -منتظر موندم که بیای تا سفارش بدیم. منو رو از دستم گرفت و بعد از چند دور نگاه کردن رو بهم کرد و گفت: تو کباب کوبیده میخوری، نه؟ سرم رو تکون دادم و از اینکه میدونست چی دوست دارم تعجب نکردم دستش رو تکون داد و گارسون رو صدا کرد. سامیار : لطفاً دو پرس کوبیده با دو تا نوشابه سیاه بیارین، همراه با مخلفات. گارسون:حتماً. بعد از رفتن گارسون من همچنان مصر بودم که به دست هام نگاه کنم. سامیار:  روش گل دوزی

کردن نه؟ با گیجی نگاهش کردم: چی؟ با چشم هاش رومیزی رو نشون داد. سامیار: رومیزی رو میگم آخه مثل اینکه خیلی بهش علاقه پیدا کردی. یه خنده نصف و نیمه زدم و نه آرومی گفتم. به خاطر اینکه برای ناهار دعوتش کرده بودم پشیمون بودم انگار بعد از گذشت سه سال تازه به خاطر نه ای که گفتم خجالت می‌کشیدم سامیار: چه طور شد از آقا فرزاد جدا شدی مگه عاشقش نبودی؟ نگاهش كردم نتونستم از چشم های سیاهش چیزی رو بخونم دلم نمی‌خواست بهش جریانو بگم. نمی‌خواستم بعد از گفتن ماجرا …

دانلود رمان عاشقی به وقت نقاشی
0.56 مگابایت
PDF
لینک کوتاه :
اگر برای دانلود مشکل دارید لطفا گزارش ارسال کنید تا در اسرع وقت لینک دانلود اصلاح شود.
گزارش مشکل دانلود از سایت
فقط کاربران سایت امکان ارسال گزارش را دارند
اگر شما نویسنده رمان عاشقی به وقت نقاشی هستید و تمایل به ادامه همکاری ندارید می‌توانید درخواست حذف ارسال کنید.

خرید رمان های فروشی

همراه ما در کانال تلگرام رمان بوک شوید!
هوادار ما در اینستاگرام رمان بوک باشید!

نقد و بررسی شما درباره رمان عاشقی به وقت نقاشی

لطفا پس از مطالعه رمان عاشقی به وقت نقاشی نظر خود را برای دیگر کاربران بنویسید.
از ارسال نظر به زبان انگلیسی یا نوشتن فینگلیش پرهیز کنید.
تمام نظرات توسط تیم مدیریت رمان بوک بررسی شده و پاسخ داده می‌شوند.
اشتراک در
اطلاع از
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
ANNE.
11 ماه قبل

باید بگم عنوان اثر او قسمت« به وقت نقاشی» جذبم کرد و وسوسه شدم بخونمش، اولش فکر کردم کلیشه‌است ولی من خیلی جذب رمانتون شدم، هی که وقتم آزاد میشد سعی می‌کردم بخونم برای ادامه‌ای کنجکاو بودم…. .
در کل رمان قشنگی بود جانا، خسته نباشی… .

ترنم مبینا
پاسخ به  ANNE.
11 ماه قبل

سلام عزیزم خوشحالم که خوشت اومده

pariyanik
11 ماه قبل

🤩🤞چه رمان زیبایی …
ژانربسیار اجتماعی و گیرایی بود خوش قلم باشی
منتظر اثرای بعدی شماهستیم موفق باشی
🤩🤍

ترنم مبینا
پاسخ به  pariyanik
11 ماه قبل

سلام
خوشحالم که خوشتون اومده😎

ملیکا
11 ماه قبل

سلام و عرض ادب
رمانت رو مطالعه کردم عالی بود جانا به امید اینکه بازم از این سبک رمان ها به قلم عالی شما مشاهده منم🙏❤️

ترنم مبینا
پاسخ به  ملیکا
11 ماه قبل

سلام ممنونم بابت نظر زیباتون

سرجوخه؛
11 ماه قبل

سلام
خسته نباشی بانو
با اینکه صفحاتش کم بود اما لذت بردم
قلمت ماندگار

ترنم مبینا
پاسخ به  سرجوخه؛
11 ماه قبل

سلام ممنونم
ان شاءالله رمان‌های آینده با صفحات زیادی خواهد بود منتظر باشید😎

صنم؛
1 سال قبل

سلام، روز خوش!
من رمانتون رو خوندم، واقعا قلم خیلی خوبی داشتین و لذت بردم…
الان دیگه ۹۹ درصد رمان ها کلیشه شون شده ازدواج و عاشقی یه دختر ۲۰ ساله یا همین دور و بر، ولی شما کلیشه رو کلاتو رمانتون از بین بردین و با اشاره به طلاق گرفتن شخصیت اصلی از فرزاد، و اتفاقاتی که بعد از طلاق برای می افتاد، یا نوع خواستگاری سامیار ازش، می تونست یه رمان خاص باشه!
در کل خیلی رمان قشنگی بود، کوتاه هم بود چندان وقت رو نمی گرفت… خسته نباشید، قلمتون مانا!🌹🍀

آخرین ویرایش 1 سال قبل توسط صنم؛
ترنم مبینا
پاسخ به  صنم؛
1 سال قبل

سلام
ممنون بابت نظر زیباتون خوشحالم از اینکه خوشتون اومده

error: نمیشه متن رو انتخاب کنی
کانال تلگرام رمان بوک پیج اینستاگرام رمان بوک