رمان ماه طوفان
رمان ماه طوفان رمان ماه طوفان

رمان ماه طوفان

دانلود با لینک مستقیم 2 1
دانلود با لینک مستقیم
عنوان
رمان ماه طوفان
نویسنده
زینب ایلخانی
ژانر
عاشقانه، جنجالی، مافیایی، هیجانی، جنایی
ملیت
ایرانی
ویراستار
رمان بوک
تعداد صفحه
1225 صفحه
اگر نویسنده یا مالک 'رمان ماه طوفان' هستید و درخواست حذف این اثر را دارید درخواست حذف اثر

دانلود رمان ماه طوفان اثر زینب ایلخانی به صورت فایل PDF قابل اجرا در اندروید و آیفون با ویرایش جدید و لینک مستقیم رایگان

فريماه و برادرش کارمند بانک هستند بردار او بدهي بالا مي‌آرود و فريماه را مجبور مي‌كند كه از بانك وام بگیرد، و با پول ها فرار مي‌كند، حالا فريماه مانده با كلي بدهي! یكي از ارباب رجوع‌ های مهم بانک (طوفان) است، زمانی که متوجه‌ی فرار کارمندان می‌شود، وارد ماجرا شده! طوفان و ...

خلاصه رمان ماه طوفان

خسته ام این قدر خسته که توان خوابیدن هم ندارم؛ تمام عضلاتم دوباره دچار گرفتگی شده است. یک فنجان قهوه برای خودم درست می‌کنم و به بهانه رسیدگی به پرونده هایم؛ اتاق خواب را ترک می‌کنم. البته می‌دانم الهام زود خوابش می‌برد و اصلا متوجه عدم حضورم نمی‌شود تمام سایت ها پرونده ها و گزارشات روز حادثه را یکبار دیگر مرور می‌کنم! هربار با دیدن عکس جنازه مقتول، صدای فریماه مرتضوی در سرم می‌پیچد: طوفان کسی رو از پشت نمی‌زنه به ضربات متمادی چاقو در پشت گردن و سینه مقتول

دقت می‌کنم؛ می‌دانم که باید منتظر گزارشات دقیق تری از پزشکی قانونی باشم! یاد گریه ها و خواهش های مادر طوفان صفاری می‌افتم؛ مشخص بود پیرزن بیچاره، طاقت یک داغ دیگر را نداشت و حسابی از این که سرنوشت این پسرش همچنان دو پسر دیگرش به طناب دار گره خورده باشد؛ ترسیده بود. علامت سوال های این پرونده، بیش از حد بود فیلم هایی که در فضای مجازی از طوفان صفاری منتشر شده بود را یک به یک؛ با دقت نگاه می‌کنم. یاد توصیف مجتبی دستیارم، از طوفان صفاری می‌افتم: غول بیابونی

گنده‌ی ترسناک، سر تا پاش یا خالکوبیه یا جای چاقو! اصلا مشخص نیست ریخت واقعیش چیه؟! اما من به خوبی چهره اش را تشخیص داده بودم. چشم هایش در اوج خشم و آن ابروهای هشتی، با جای بخیه دقیقا همرنگ چشم‌ های پسر خوانده اش آزاد بود فرم صورتش هم وقتی از جای بخیه ها فاکتور می‌گرفتم؛ خیلی ساده و شاید آرام بود. اما باید اعتراف کنم این فیلم ها مرا ترسانده است. حق با ایل بیگی بود؛ من با یک نفر طرف نبودم طوفان، سر دسته یک گروه بزرگ از اراذل و اوباش تهران بود؛ یا اصطلاحا، یک باند مافیایی ...

باکس دانلود

دسترسی به دانلود با خرید تکی یا خرید اشتراک ویژه امکان پذیر است

خرید تکی و دانلود 35,000 تومان
خرید اشتراک ویژه و دانلود

دیدگاه کاربران

اشتراک در
اطلاع از
guest
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
ناشناس
ناشناس
8 روز قبل

خیلی این رمان رو دوست داشتم🌹

ناشناس
ناشناس
13 روز قبل

عالللی

پریسا
پریسا
3 سال قبل

رمان خوبیه ولی آخرش زیاد دوست نداشتم

دیوان حافظ