رمان فرشته شیطانی

رمان فرشته شیطانی 1
عنوانرمان فرشته شیطانی
نویسندهمیس اویل
ژانرعاشقانه، هیجانی، بزرگسال
تعداد صفحه3429
ملیتخارجی
ویراستارسایت رمان بوک

دانلود رایگان رمان فرشته شیطانی اثر میس اویل

دانلود رمان فرشته شیطانی اثر میس اویل با فرمت های pdf ، اندروید، آیفون و جاوا با ویرایش جدید و لینک مستقیم رایگان

آنجلینا بردلی، دختری که وقتی ۱۵ سالش بود جلو چشمانش خانواده اش کشته شدند، حالا آمده و انتقام می‌ خواهد، انتقام خون پدر مادر، تقاص تک تک تنهایی هایی که کشیده، اول به سراغ بچه های آنی که خانواده اش را کشته می رود، *اوستا مجد* پسری که این همه سال دختری نتوانسته تحریکش کند، حالا با دیدن دختر ریزنقش که راز هایی را برملا میکند دلش میلرزد …

خلاصه رمان فرشته شیطانی

میگن قهرمان زندگی هر دختری پدرشه. قهرمان زندگی منم پدرم بود، همه چیز من پدرم بود، دوستم، عشقم، پدرم، معلمم، رقیبم، همه چیزم! خیره شدم به لبخندش، به چهره زیباش. بابای من جزء اون دسته از مردا بود که واقعا خوشگل بودن. هیچ مردی رو ندیدم که مثل بابا زیبا و جذاب باشه. چشمای خاکستری، مژه های بلند و فر، هم رنگ موهاش.

موهای قهوه ای روشن با رگه های طلیی و مسی که خیلی ساده حالت داده شده بود. مناسب یه مرد چهل و خورده ای ساله. پوست سفید و لبای متوسط. ته ریش مرتب و یه لبخند دندون نما! همین زیبایی و جذابیتش کار دستش داد، کار دستمون داد! لبخندش مثل مامان زنده بود، توی چشماش مثل مامان پر از عشق بود. عکاس این عکس هم مامان بود!

پدر و مادر آدم که عکاس باشن همین میشه دیگه!. دوتا آینه دق بزرگ و جذاب میشن جلوی تختت با کیفیت فول اچ دی. اشکم چکید و گفتم: -ببخشید بابا! دختر بدی شدم! رو به عکس با گریه التماس کردم: -بغلم کن! نیاز دارم بغلم کنی، نیاز دارم دلداریم بدی. راهنماییم کنی بابا. تموم کن این سکوت پنج ساله اتو. هیچی به هیچی. گفتم:

آریا مجد نمرد. دیشب گردنشو بین دستام فشار دادم، دیدم نفسش بند رفت، دیدم چشماش بسته شد اما نمرد! به زودی می فرستمش پیشتون. مجبوره تقاص گناه ننه باباشو بده. بابا با سرزنش نگاهم می کرد. چشم دزدیدم و گفتم : حق نداری سر زنشم کنی! حالا که مردی و پیشم نیستی پس حق ناراحت شدن هم نداری. مثل خودت یه دنده و لجبازم، کار خودمو می کنم.یه قدم رفتم عقب و گفتم: بس کنید.

الان حرف نمی زنید اما شبا تو خواب دیوونم می کنید! تمومش کنید باشه؟ منتظر هیچ جوابی نشدم. رفتم سر وقت کمد لباسام. مانتوهای جلو بازم تبدیل شده بودن به هودی. پاییز همین بود دیگه. یه سفیدشو پوشیدم با یه شلوار سیاه زاپ دار. موهامو از دو طرف بافتم و انداختم توی لباشم، یه کله بیسبال مشکی هم گذاشتم سرم و کله هودیو کشیدم سرم.

تشخیص دختر یا پسر بودنم یکم سخت می شد این جور مواقع! مثل همیشه گور بابای آرایش. گوشیمو پیدا کردم و به فرزام پیام دادم: -کجایی؟ خیلی کوتاه جواب داد: -پاتوق. زود بیا دیرمه! پاتوق فرزام یه پیست اکسیت برد بود که خودش ساخته بود تو حاشیه یکی از پارکای بزرگ. اون قدری خرش می رفت که یه گوشه پارکو واسه خودش و اکیپش بکوبه و بسازه و کسی گیر بهش نده. ددی جونش نماینده مجلس بود! هه!

دانلود رمان فرشته شیطانی
8.77 مگابایت
PDF
لینک کوتاه :
اگر برای دانلود مشکل دارید لطفا گزارش ارسال کنید تا در اسرع وقت لینک دانلود اصلاح شود.
گزارش مشکل دانلود از سایت
فقط کاربران سایت امکان ارسال گزارش را دارند
اگر شما نویسنده رمان فرشته شیطانی هستید و تمایل به ادامه همکاری ندارید می‌توانید درخواست حذف ارسال کنید.

خرید رمان های فروشی

همراه ما در کانال تلگرام رمان بوک شوید!
هوادار ما در اینستاگرام رمان بوک باشید!

نقد و بررسی شما درباره رمان فرشته شیطانی

لطفا پس از مطالعه رمان فرشته شیطانی نظر خود را برای دیگر کاربران بنویسید.
از ارسال نظر به زبان انگلیسی یا نوشتن فینگلیش پرهیز کنید.
تمام نظرات توسط تیم مدیریت رمان بوک بررسی شده و پاسخ داده می‌شوند.
اشتراک در
اطلاع از
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
ساناز
10 ماه قبل

سلام من الان تا نصفه خوندم خیلییییی خوبه ولی در اولین رابطشونو توضیح دادین یانه من خیلی گشتم جونم در اومد میشه کمک کنین؟😅

hadis
1 سال قبل

عالی بوددد عالییی

راضیه
2 سال قبل

رمان فرشته شیطانی *به نظر من حیفه سایت رمان بوک هست که چنین رمانی پر از فحش روابط نادرست داخلش باشه به نظر من‌زندگی و عشقی که داخل این رمان به تصویر کشیده شده خیلی جلف و خسته کننده و طولانی هست
توهین به فرهنگ ایرانی و غلط نشون دادن فرهنگ ایرانی
خوب دونستن روابط به سبک اروپایی
هر چی بود عشق پاک داخلش نبود فقط روح آدمو کثیف میکنه دوستش نداشتم

راضیه
پاسخ به  رمان بوک
1 سال قبل

من نظرمودر مورد رمان گفتم شما چرا عصبانی میشید دوست عزیز
چون درمورد ایران بودو اکثر حوادث تو ایران اتفاق افتاده بود به فرهنگ ایرانی ربط داشت
شما نباید با یک نظر منفی فورا جبهه بگیرید
خوبه که خودتون حق ارسال دیدگاه رو دادید

لیدی
پاسخ به  رمان بوک
1 سال قبل

والا همش الفاظ رکیک و زشت بود
و اینم بگم که دیگه خیلی خیلی داستان زندگی آنجلا بردلی رو تخمی و گه جلوه دادین
بهتر بود یه زره خوشیاش رو بیشتر میکردین و زجر کیدناش رو کمتر
بخصوص اونجای معتاد شدنش و بعد از اون خیلی مضحک و مزخرف بود

error: نمیشه متن رو انتخاب کنی
کانال تلگرام رمان بوک پیج اینستاگرام رمان بوک