رمان مستانه

رمان مستانه 1
عنوانرمان مستانه
نویسندهرویا اکبری (ر.اکبری)
ژانرعاشقانه، بزرگسال
تعداد صفحه733
ملیتایرانی
ویراستاررمان بوک

دانلود رایگان رمان مستانه اثر رویا اکبری (ر.اکبری)

دانلود رمان مستانه اثر رویا اکبری (ر.اکبری) به صورت فایل PDF قابل اجرا در اندروید و آیفون با ویرایش جدید و لینک مستقیم رایگان

دختری پرجنب و جوش به اسم مستانه است که عقایدش با خانواده‌اش کاملا متفاوت بوده و همین موضوع، باعث ایراد‌ گرفتن مداوم مادر و خواهرش مهشید و تقریبا بقیه اعضای خانواده و فامیلش می‌شود. مستانه دختری است که دوست دارد آرایش کند و با مد روز به بیرون از خانه برود و این، مورد قبول اقوامش نیست. مستانه عاشق پسر عمویش به اسم انوش می‌شود که پسر با عقایدی کاملا برعکس مستانه است. انوش پسری بسیجی و با عقاید خاص به خودو دقیقا مخالف مستانه است. به اصرار مادر انوش یه قرار مسافرت برای آشنایی و نامزدی انوش و مستانه گذاشته می‌شود …

خلاصه رمان مستانه

بهار با همه‌ زیبایی ها و جذابیت هایش باز هم برایم تازه بود و موجب شادابی من میشد. انگار وقتی بهار میشد منم مثل یک درخت از خواب بیدار میشدم می‌خندیدم آواز می‌خواندم و شادی می‌کردم. مامان با تأسف سر تکان می‌داد و زیر لب می‌گفت باز این دختر خُل شد. منم بلندو از ته دل می‌خندیدم مامان با اینکه تحصیل کرده بود اما خانه دار بود و شغلی بیرون از خانه نداشت تمام وقت خود را صرف خانه داری و تربیت ما می‌کرد اما بیچاره مامان تمام تلاشش برای آرام کردن و سر به راه کردن من بی نتیجه بود. _مستانه…

مستانه. صدای بلند مهشید بود دکمه‌ی خاموش را زدم و به سمت در چرخیدم مهشید با قیافه ای مظلوم نگاهم می‌کرد. خندیدم و سر تکان دادم. با ترس و کمی نگرانی لب باز کرد: می‌شه صدای اونو کمتر کنی نمی‌تونم حواسم رو روی درس هام متمرکز کنم… به سمت در رفتم و مستقیم در چشمان قهوه ای او خیره شدم و با مهربانی گفتم: البته خواهرم… خاموش کردم و از اتاق خارج شدم مهشید با حیرت نگاهم کرد و پرسید: تو حالت خوبه مستانه؟ به سمت پله ها رفتم و نگاهش کردم دستم را به سمتش دراز کردم و شروع به

خواندن یک ترانه دیگر کردم. با تأسف سر تکان داد و به اتاقش پناه برد. وقتی پایین رفتم مامان مشغول آماده کردن وسایل سفره بود بوی سالاد خیار و گوجه تمام فضای آشپز خانه را پر کرده بود. -وای عجب بویی. مامان بی آنکه نگاهم کند با سرزنش شروع به حرف زدن کرد: مستانه چه قدر اون طفلک رو آزار میدی داره درس می‌خونه این آهنگو می‌تونی آرومتر گوش کنی کمی هم به فکر مهشید باش! مامان کمی چاق و سفید بود و لباس قهوه‌ای نخی به او می‌آمد. موهایش رنگی فندقی داشت و با پوست سفیدش همخوانی داشت …

دانلود رمان مستانه
0 مگابایت
PDF
لینک کوتاه :
اگر برای دانلود مشکل دارید لطفا گزارش ارسال کنید تا در اسرع وقت لینک دانلود اصلاح شود.
گزارش مشکل دانلود از سایت
فقط کاربران سایت امکان ارسال گزارش را دارند
اگر شما نویسنده رمان مستانه هستید و تمایل به ادامه همکاری ندارید می‌توانید درخواست حذف ارسال کنید.

خرید رمان های فروشی

همراه ما در کانال تلگرام رمان بوک شوید!
هوادار ما در اینستاگرام رمان بوک باشید!

نقد و بررسی شما درباره رمان مستانه

لطفا پس از مطالعه رمان مستانه نظر خود را برای دیگر کاربران بنویسید.
از ارسال نظر به زبان انگلیسی یا نوشتن فینگلیش پرهیز کنید.
تمام نظرات توسط تیم مدیریت رمان بوک بررسی شده و پاسخ داده می‌شوند.
اشتراک در
اطلاع از
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
Atiehh
29 روز قبل

سلام
چنین بگویم که واقعا جزء بهترین رمان هایی است که مطالعه کردم .
واقعا به گفته نویسنده خداوعشق معجزه میکند
ممنون بابت رمان هایتان

کانال تلگرام رمان بوک پیج اینستاگرام رمان بوک