دانلود رایگان رمان وسوسه های خانه مادر بزرگ اثر حسن کریم پور
دانلود رمان وسوسه های خانه مادر بزرگ اثر حسن کریم پور با فرمت های pdf ، اندروید، آیفون و جاوا با ویرایش جدید و لینک مستقیم رایگان
روزهایی که در خانه مادر بزرگ جمع می شدیم و با نوجوانان هم سن و سال که اغلب خاله زاده و نوه خاله و عمه زاده و عمو زاده بودند، در حیاط بزرگی که شاخ و برگ درختان کهنسال هرگز اجازه نمی داد اشعه ی خورشید داغ تابستان روی حوض بزرگ وسط حیاط بیفتد بازی میکردیم، بهترین روزهای آن دوران بود، مادربزرگ چنان علاقهای به اقوام دور و نزدیک داشت که به هر مناسبتی عدهای را در خانهای که از مادرش به ارث برده بود جمع می کرد تا هم از تنهایی بیرون بیاید …
خلاصه رمان وسوسه های خانه مادر بزرگ
شبي که سعيد به اتفاق مادر و پدر و عمو و دایي و خاله اش به خواستگاری آمده بود، بيشترشان مادر بزرگ را که دیوار به دیوار باغ آنان باغ داشت، شناختند … بنابراین بر خلاف بيشتر خواستگاری ها که در دقایق نخست همه ساکت هستند و به دنبال مطلبي مي گردند تا سر صحبت را باز کنند: وجود دو باغ دیوار به دیوار موجب شد گفتگویي گرم در گيرد
مادر بزرگ از محصول سال گذشته راضي نبود … اقای روستا از سيد مصطفي ميرآب دل خوشي نداشت و مي گفت فقط رفع تكليف مي کند … مادر سعيد از نوجوانان شيطان و بي فرهنگ آن منطقه به ستوه آمده بود و مي گفت به شاخه های درختان هم رحم نمي کنند … پدرم هم با عموی سعيد، همان که گفتم نماینده مجلس بود،
سر درد و دلش باز شده بود و چنان همگي گرم صحبت های متفرقه شده بودند که فراموش کرده بودند برای چه موضوعي گرد آمده اند … فته رفته حوصله ی پدر بزرگ سر مي رفت … به هر حال بحث قسمت و تقدیر پيش آمد و همه سعي کردند وارد مباحث فلسفي شوند و معلوماتشان را به رخ یكدیگر بكشند
مادر بزرگ که تجربه بيشتری داشت، گفت: کسي چه مي دونست همسایه ی دیوار به دیوار باغمون خواستگار دخترمون بشه؟ پدرم معتقد بود هيچ اتفاقي در جهان هستي بدون حكمت نيست … مي خواست باز موضوع را کش بدهد که …
احساس می کنم از اون دسته رمانهایی هستش که زیاده گویی شده به خاطر همین می ترسم دانلود کنم. کسی خونده این رومانو؟
زمانش عالیه من صد دفعه خوندم واقعا معرکه است من کتاب شو خریدم
کتاب باغ مارشال را از این نویسنده عزیزخواندم زیبا بود