رمان آبنبات چوبی

رمان آبنبات چوبی 1
عنوانرمان آبنبات چوبی
نویسندهزهرا بردبار
ژانرعاشقانه، هیجانی، غمگین
تعداد صفحه180
ملیتایرانی
ویراستاررمان بوک

دانلود رمان آبنبات چوبی اثر زهرا بردبار

دانلود رمان آبنبات چوبی اثر زهرا بردبار به صورت فایل PDF قابل اجرا در اندروید و آیفون با ویرایش جدید و لینک مستقیم رایگان

داستان درمورد دختری به نام ملیکا است که با از دست دادن عشق خود، نا امید شده و امید به زندگی و آیند را می‌بازد، اما یک اتفاق باعث می‌شود سرنوشتش تغییر کنند و دوباره …

خلاصه رمان آبنبات چوبی

چند وقت بود بابا تو خودش بود دلم میخواست باهاش حرف بزنم که یه شب دیدیم ساعت ۲ شب شد بابا خونه نیومد منو مامان خیلی نگران بودیم دلم بدجور شور می‌زد نکنه چیزی شده. تقریبا ساعت ۳:۳۰ بود ک دیدیم در باز شد و بابا با صورت پر از خون جلو در وایساد. مامان که تا بابا رو دید زد تو صورتش و از حال رفت منم ک تا اون لحظه تو بهت بودم رفتم بدو تو اشپزخونه اب قند درست کردم و امینو صدا زدم امین تا مارو دید گفت: چی شده؟ به بابا اشاره کردم که امین رفت سمتش کمکش کرد مامان که به هوش آمد با بی حالی گفت: بابات چش شده؟ بغلش کردمو گریه کردم گفتم: چیزی

نشده مامانم. ولی تو دل خودم پر غم بود اون شب نتونستم چیزی از بابا بپرسم صبح ک از اتاق رفتم بیرون دیدم بابا باز داره لباس می‌پوشه رفتم کنارش وایسادم تو چشام نگاه کرد و چیزی نگفت می‌خواست رد شه ک جلوشو گرفتم گفتم: بابا دیشب چه اتفاقی برات افتاد؟ چی شده بود؟ چرا صورتت پر خون بود؟ بابا منو هلم داد و رفت، منم تعجب کرده بودم چرا حرفی نمی‌زنه چیشده؟ اون روزم مامان همش غصه خورد، امینم از صبح بیرون بود، منم همش تو خونه راه می‌رفتم که صدای زنگ آمد چادرمو برداشتم رفتم دم در، یه مرد حدودا ۳۰ ساله امد داخل مامان آمد تو حیاط مرده شروع کرد داد و

بیداد ک مامان پرسید: چیه آقای محترم خونه رو گذاشتی رو سرت. مرده گفت: من نمی‌دونم خانوم من پولمو می‌خوام شوهر شما دو ماه پیش ازم پول قرض گرفت گفتی ماه دیگه پول گیرم آمد پس میدم ولی الان دوماه شده پولو پس نداده مامان گفت: واسه دو ماه اینجوری می‌کنی وایسا الان میرم طلاهامو میارم بردار داد بیداد راه ننداز ما ابرو داریم. مامان رفت بعد چند دقیقه برگشت، گفت: علی خدا خیرت نده این چه کاریه کردی؟ رفتم طرف مامان و گفتم: چی شده مامان؟ گفت: بابات همه طلاهامو فروخته. مرده یه پوزخند زد گفت: خب چیشد اون علی بی همه چیز طلاهای شما رو فروخته؟ …

قیمت : 25000 تومان
خرید و دانلود فوری
لینک کوتاه :
اگر برای دانلود مشکل دارید لطفا گزارش ارسال کنید تا در اسرع وقت لینک دانلود اصلاح شود.
گزارش مشکل دانلود از سایت
فقط کاربران سایت امکان ارسال گزارش را دارند
اگر شما نویسنده رمان آبنبات چوبی هستید و تمایل به ادامه همکاری ندارید می‌توانید درخواست حذف ارسال کنید.

خرید رمان های فروشی

همراه ما در کانال تلگرام رمان بوک شوید!
هوادار ما در اینستاگرام رمان بوک باشید!

نقد و بررسی شما درباره رمان آبنبات چوبی

لطفا پس از مطالعه رمان آبنبات چوبی نظر خود را برای دیگر کاربران بنویسید.
از ارسال نظر به زبان انگلیسی یا نوشتن فینگلیش پرهیز کنید.
تمام نظرات توسط تیم مدیریت رمان بوک بررسی شده و پاسخ داده می‌شوند.
اشتراک در
اطلاع از
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
کانال تلگرام رمان بوک پیج اینستاگرام رمان بوک