دانلود رایگان رمان گرگ بیابان اثر هرمان هسه
دانلود رمان گرگ بیابان اثر هرمان هسه به صورت فایل PDF قابل اجرا در اندروید و آیفون با ویرایش جدید و لینک مستقیم رایگان
نویسنده در نوشتن رمان گرگ بیابان از عناصر روان شناسی و داستانی استفاده کرده و اثری خواندنی و قابل تامل آفریده است. گرگ بیابان خود نوشته های مردی است که خودش را نیمه گرگ نیمه‌انسان می‌پندارد. گرگ بیابان نوشته‌های هری هالر است. هری هالر مردی غم انگیز و تنهاست، او یک روشن فکر متجدد است که زندگی برایش لذتی ندارد. هری سخت تلاش می‌کند و می‌خواهد دو نیمه وجودش گرگ وحشی و انسان عقلانی را با هم آشتی بدهد بدون اینکه تسلیم ارزش های بورژوازی شود که مورد تحقیر اوست. زندگی هری هالر زمانی تغییر می‌کند که او با زنی بنام هرمین ملاقات می‌کند …
خلاصه رمان گرگ بیابان
آن روز همانطور گذشته بود که روزهای دیگر می‌گذرند. بر طبق روش ابتدائی و خسته کننده خود آن را تلف کرده بودم. یکی دو ساعت را با کار کردن گذرانده و صفحات کتاب های کهنه را به دقت خوانده بودم دو ساعت هم درد کشیده بودم از همان دردهایی که مبتلی به آدم های پیر است و با خوردن گردی خوشحال بودم که درد رضایت داده بود از بین برود. در حمام گرم دراز کشیده و گرمای ملایم آن را جذب کرده بودم. سه بار پست آمده و نامه ها و بخشنامه هایی را که میلی به دیدارشان نداشتم آورده بود تا بررسی کنم ورزش نفس
کشیدنم را انجام داده بودم ولی راحت تر از ورزش اندیشیدن صرف نظر کنم، پیاده روی یك ساعته ام شده دیدم را انجام داده و به طرح های زیباترین ابرهای پر مانندی که به صفحه آسمان رقم زده شده بودند نظر دوختم. چقدر لذت بخش بود خواندن کتاب‌های قدیمی و دراز کشیدن در حمام، ولی روی هم رفته خوشیو لذتی در آن وجود نداشت از همان روزهائی بود که مدت های مدید تقدیر نصیبم کرده بود در حد متوسط مطبوع و روی هم رفته قابل تحمل و بردباری یکی از آن روزهای ملالت بار مردم ناراضی و میان سال از آن روزهائی
که فاقد درد دلواپسی اضطراب و ناامیدی خاص میباشند روزهائی که با واقع بینی و بدون وحشت آرام در حیرت فرو می‌روم که آیا وقت آن رسیده است که من هم از آدالبرت استیفترا پیروی کنم و وقت اصلاح حادثه ای به وجود آورم یا خیر. هر کس که روزهائی به غیر از این روزها دیده باشد، روزهای خشمگین حملات نقرس، یا روزهای همراه با سردرد نکبت بار که پشت مردمک چشم ها ریشه می‌زند و تك تك عصب های چشم و گوش را با لذتی شیطانی در طلسم عذاب یا مرگ روح گرفتار می‌آورد روزهائی که وجود آدم ناامید است …
