رمان خاطرات خانه مردگان

دانلود رمان خاطرات خانه مردگان اثر فئودور داستایفسکی به صورت فایل PDF قابل اجرا در اندروید و آیفون با ویرایش جدید و لینک مستقیم رایگان

آری، بشر موجود سرسختی‌ست. من تصور می‌کنم بهترین تعریفی که می‌توان از انسان کرد این است: انسان عبارتست از موجودی که به همه چیز عادت می‌کند …

خلاصه رمان خاطرات خانه مردگان

زندان ما در منتهی الیه در وکنار سنگر جای داشت. هرگاه از میان شکاف های پرچین، برای دیدن دنیای خارج مینگریستم، جز يك قطعه كوچك آسمان و يك خاكريز بلند که از علف های بلند استپ پوشیده شده بود، چیزی نمی دیدیم و شب و روز نگهبانان آنجا قدم میزدند و ما به خود می گفتیم طی سالیانی که خواهد گذاشت، هر وقت که از لای شکاف های پرچین نگاه کنیم همواره همین سنگر و

همین نگهبانان و همین قطعه آسمان را که آسمان قلعه نیست، بلکه آسمان دیگر، آسمان دور دست تر و آسمان آزاد است، خواهیم دید. يك حياط بزرگ بطـول دویست و عرض صدوپنجاه قدم را در نظر آوریدکه مشکل شش ضلعی غیر منتظم ساخته شده باشد. پرچینی ساخته از تیرهای بلند که عمیقا درخاك نشانده شده و باکمال استحکام به یکدیگر پیوسته گشته و روی آن تخته کوبی شده ونوك

تیرهای آنرا تیز کرده بودند و از تمام جهات محصور شده بود، دیوار محوطه زندان مارا تشکیل می داد. در يك طرف این پرچین درشکه رو محکمی وجود داشت که همواره بسته بود و همواره نگهبانان آن را محافظت می کردند و هیچگاه، جز مواقعی که طبق دستور، محکومین با اعمال شاقه می خواستند بسر کار خود بروند، باز نمیشد. آن سوی این در، دنیای روشن، و آزادی وجود داشت …