کتاب دیروز

دانلود رایگان کتاب دیروز اثر هاروکی موراکامی

دانلود کتاب دیروز اثر هاروکی موراکامی به صورت فایل PDF قابل اجرا در اندروید و آیفون با ویرایش جدید و لینک مستقیم رایگان

این کتاب دیروز، رمانی از نویسنده مشهور ژاپنی هاروکی موراکامی است که در سال ۱۹۸۵ منتشر شد. داستان این کتاب درباره‌ی یک مرد به نام تاماسو است که به طور ناگهانی از همسر و فرزندش جدا می‌شود و برای پیدا کردن خود به سفر می‌روید. تاماسو در طول سفر خود با افراد و رویدادهای مختلفی روبرو می‌شود و در نهایت به خودش پیدا می‌کند. این کتاب با شخصیت‌پردازی عمق دار و زبان شیرین و شعرآمیز خود، بسیار پرطرفدار است.

خلاصه کتاب دیروز

بار اول کیتارو را در کافه ای نزدیک ورودی اصلی دانشگاه واسد ملاقات کردم. من آنجا پاره وقت کار میکردم؛ در آشپزخانه بودم و کیتارو گارسون بود. زمان استراحت مفصل با هم حرف میزدیم هر دومان بیست ساله بودیم و روز تولدمان فقط یک هفته با هم فاصله داشت. یک روز به او گفتم: «کیتارو فامیلی خیلی عجیبیه. کیتارو با لهجه غلیظ کانسایی گفت: «آره، همین طوره.» کیتارو، فامیلی پرتاب کننده ی توپ تیم بیس بال لوته هم هست. نسبتی با هم نداریم فامیلی رایجی نیست، اما چه میدونم؟ شاید به جایی به ارتباطی با هم دارن دانشجوی سال دوم دانشکده ادبیات بودم.

کیتارو پشت کنکوری بود؛ کلاس کنکور می.رفت اصلاً به قیافه اش نمی خورد دو سال پشت کنکور مانده باشد؛ اهل درس خواندن به نظر میرسید. همیشه در حال مطالعه بود اما نه چیزی که به کنکور ربط داشته باشد؛ مثلاً از «زندگی نامه ی جیمی هندریکس، کتاب راهنمای شوگی»، «عالم وجود از کجا پدید آمد؟ و چیزهایی از این قبیل به من گفته بود یک کلاس کنکور در محله ای در اتاوارد توکیو که خانواده اش ساکن آنجا بودند به این محل منتقل شده است. متعجب پرسیدم: «اتاوارد؟ فکر میکردم اهل کانسای باشی نه بابا.

من بچه ی دنشن چوفو” هستم. از حرفش جا خوردم و پرسیدم پس چرا لهجه ی کانسایی داری؟» اونو یاد گرفتم؛ کلی تمرین کردم تا یاد بگیرم. الان دیگه خوب بلدی؟ آره کلی برای یاد گرفتن کانسایی تلاش کردم مشخص نیست؟ فعل ها، اسماء لهجه همه چی درست مثل یاد گرفتن انگلیسی یا فرانسه حنا به مدت رفتم کانسای یعنی هستند آدمهایی که به عنوان یک زبان خارجی، لهجه ی کانسایی را می آموزند؟ شنیدنش برای من تازگی داشت و دوباره بزرگی بی حد و اندازه ی توکیو را یادم انداخت در این شهر چیزهای زیادی بود که نمی دانستم یاد رمان «سانشيرو افتادم …