دانلود رایگان کتاب زن زیادی اثر سید جلال الدین سادات آل احمد
دانلود کتاب زن زیادی اثر سید جلالالدین سادات آل احمد به صورت فایل PDF قابل اجرا در اندروید و آیفون با ویرایش جدید و لینک مستقیم رایگان
آل احمد در کتاب زن زیادی هم مانند سایر آثار خود، افشاگری میکند و ساختارهای اشتباه جامعه را نقد میکند. این کتاب شامل چند داستان کوتاه است که درونمایه همه آنها شرایط نابسامان فرهنگی، اجتماعی و سیاسی است. او در دل رمانی اجتماعی، توانسته مسائلی مانند غربزدگی، نظام آشفته و بینظم اداری و حزبهای مختلف سیاسی را هم مطرح کند. این داستانها درظاهر ارتباطی با هم ندارند، اما رشتههای باریکی در بطن هر داستان، آنها را به هم مرتبط میکند. کتاب روایت زندگی نه فقط زنان، که مردانی است که جایگاه شناختهشده و ارزندهای در جامعه ندارند …
خلاصه کتاب زن زیادی
“خداداد خان” امروز یک هفته است که خدا داد خان به آرزوی خود رسیده است. یعنی به عضویت کمیتهی مرکزی حزب انتخاب شده است. و حالا دیگر نه تنها مدیر روزنامه ارگان حزب و سردبیر مجله ماهانه ی «تئوریک» است و چند روزنامه ضد «دیکتاتوری» را نیز بی اسم و رسم اداره میکند بلکه حالا دیگر یک عضو فعال کمیته مرکزی و یکی از سران حزب به شمار میرود و به این دلیل هم شده ناچار است بیش از گذشته با گذشتهی خود قطع رابطه کند، پل ها را خراب کند. خداداد خان دوستی دارد که تازگی
نمایندهی مجلس شده است و با او رفت و آمدی دارد. در این یک هفته ای که از انتخاب شدن او میگذرد چند بار از دهان دوست تازه نماینده شده اش شنیده است که «آهای یارو حالا دیگه پشتت به کوه قافه ها» و هر بار که دوستش این را گفته به پشت او زده و هر دو از ته دل خندیده اند و بعد که خداداد خان تنها مانده در معنای حقیقی این جمله زیاد دقت کرده است و پی برده است که حالا دیگر راستی پشتش به کوه قاف است. حالا دیگر زندگیش معنایی به خود گرفته و حالا دیگر آب هرزی نیست که به مردابی
فرو برود و یا درگندابی بماند و متعفن بشود. حالا دیگر یک عضو فعال کمیته ی مرکزی، اداره کننده ی مطبوعات حزب، عضو اغلب کمیسیون ها.. و چرا خودمان را معطل کنیم حالا دیگر کسی است که پشت به کوه قاف داده است. درست است که این خبر -خبر انتخاب خداداد خان به عضویت کمیتهی مرکزی نه تنها برای خود او، بلکه حتی برای دشمنان او ـ غیر حزبی ها – جالب ترین خبرها بوده است و گرچه منافع حزبی هـم زیـاد ایجاب نمیکرد که چنین خبر مهمی مخفی بماند، ولی چون خدادادخان از خودنمایی بیزار است …