رمان روژیا
عنوان | رمان روژیا |
نویسنده | روح انگیز جاسمی |
ژانر | عاشقانه |
تعداد صفحه | 582 |
ملیت | ایرانی |
ویراستار | رمان بوک |
دانلود رمان روژیا اثر روح انگیز جاسمی به صورت فایل PDF قابل اجرا در اندروید و آیفون با ویرایش جدید و لینک مستقیم رایگان
داستان دربارهی دختری کرد، به اسم روژیاس که در کودکی پدرش را از دست داده و همراه مادر و دو خواهرش در خانه ی پاورخان زندگی می کند، و با کمک پاور خان به دبیرستان میرود و در سال اخر دبیرستان با فردی به نام داور آشنا می شود که …
خلاصه رمان روژیا
اما آن شب تا صبح لحظه ای خواب به چشمانش نرفت. در تاریکی به سقف خیره می نگریست و قیافه ی امین که حالا برایش خیلی جذاب و دوست داشتنی جلوه میکرد لحظه ای از مقابل چشمانش دور نمی شد مرغ فکر و رویاهاش به پرواز در آمده بود و موج گرم و متلاطم احساسات چنان بر وجودش غلبه می کرد که تمام پیکرش داغ میشد و نفسش به شماره می افتاد. متکا را به سختی به سینه میفشرد، این حس غریب و ویرانگر حتا در اوج سال های بلوغ هم تا این اندازه بروی غلبه نکرده بود. داشت دیوانه میشد
دلش میخواست به منزل خجسته زمان بازگردد و با مردی ثروتمند که این چنین وضع روحی اش را به هم ریخته بود دعوا کند؛ دلش می خواست در همان لحظات نیمه شب با کسی حرف بزند، درد دل کند، از حس جدید و تازه اش بگوید، راهنمایی بطلبد. فریاد بزند، برود در باغ و خود را در حوض بیندازد، تنش یک پارچه تب دار بود، یک گلوله آتش گداخته! فردا نزدیکی های ظهر از خواب بیدار شد اما برخلاف معمول، حوصله و رمقی برای بیرون آمدن از رختخواب نداشت. دنیایی مغشوش و متلاطم از فکر و خیالات
گوناگون ذهنش را تسخیر کرده بود. گویی نیروی ناشناخته ای هر گونه اراده و اختیار را از او سلب کرده است. آیا واقعاً امین وجود خارجی داشت یا خواب دیده بود؟ آیا آن مرد غریبه ای که یک شبه آن قدر به وی نزدیک شده و در قلب و روحش رخنه کرده بود همان کسی است که روژیا آرزوهایش یعنی به سرزمین خوشبختی و رهایی از فقر خواهد رساند؟ مردی جنتلمن، با سواد، فرنگ رفته و از خانواده ای سرشناس چگونه و چطور این چنین واله و شیفته ی او شده بود؟ … آه، چقدر چشم هایش زیبا و نافذ بودند …
- انتشار : 05/03/1402
- به روز رسانی : 20/09/1403