کتاب جستارهایی در باب عشق
عنوان | کتاب جستارهایی در باب عشق |
نویسنده | آلن دوباتن |
ژانر | روانشناسی، فلسفی |
تعداد صفحه | 177 |
ملیت | خارجی |
ویراستار | رمان بوک |
دانلود کتاب جستارهایی در باب عشق اثر آلن دوباتن به صورت فایل PDF قابل اجرا در اندروید و آیفون با ویرایش جدید و لینک مستقیم رایگان
ماجرای این کتاب درباره زن و مردی است که به طور اتفاقی در پروازی کنار هم قرار میگیرند و پس از اینکه گفتوگویی کاملا عادی میان آنها شکل میگیرد، بیشتر به هم توجه میکنند و بعد از پایان پرواز نیز تصمیم میگیرند همدیگر را ملاقات کنند. رفته رفته عاشق میشوند و دیگر جنبههای این رابطه خود را نمایان میکند. درگیریها و فراز و نشیبهایی را تجربه میکنند و… آلن دوباتن نیز در این مسیر از ابتدا همه رفتارها، احساسات، واکنشها و هرآنچه را که در یک رابطه عاشقانه مهم و قابل توجه باشد زیر نظر میگیرد و به بررسی آن میپردازد …
خلاصه کتاب جستارهایی در باب عشق
۱. وقتی از موضع عشق یک سویه به کسی یک (فرشته) نگاه میکنیم و در مورد لذت هایی خیال پردازی مینماییم که از بودن با او -در بهشت- ممکن است ارزانی ما نشود آن وقت ناخودآگاه مستعد آن هستیم تا یک خطر بزرگ را نادیده بگیریم اینکه اگر او هم به عشقمان جواب مثبت بدهد ممکن است زود جذابیتش برای ما رنگ ببازد ما به این دلیل عاشق میشویم که مشتاقیم به همراه کسی که به اندازه بدی های خودمان خوب و ایده آل است از فساد خودمان بگریزیم. خب، اما اگر این فرد روزی برگردد و به عشق ما
جواب مثبت بدهد، آن وقت چه؟ فقط میتوانیم شوک زده شویم. در این صورت آن موجود الهی، آن طور که ما امید داشتیم چگونه میتواند این قدر بد سلیقه باشد که فردی مثل ما را دوست داشته باشد؟ اگر برای عاشق شدن باید باور داشته باشیم که معشوق به طریقی از ما برتر است وقتی که عشقمان پاسخ مثبت بگیرد آیا با یک تناقض تلخ و ظالمانه روبه رو نمی شویم؟ اگر او واقعاً اینقدر شگفت انگیز است چطور میتواند فردی مثل من را دوست داشته باشد؟ ۲. برای دانشجویان روانشناسی عشق هیچ زمانی غنی تر از
حال و هوا و گیجی صبح روز بعد از واقعه وجود ندارد اما کلوئه -در مقایسه با گیجی زمان بیدار شدن از خواب – کارهای مهمتری داشت. او به حمام مجاور اتاق خواب رفته بود تا موهایش را بشورد و من از صدای برخورد آب بر روی کاشی های حمام بیدار شدم در تخت ماندم و خودم را در میان هیئت و رایحه به جای مانده او در ملحفهها غرق کردم. صبح شنبه بودو پرتوهای بیرمق خورشید ماه دسامبر از پشت پرده ها به درون اتاق میتابیدند. این برای من یک امتیاز بود که در حریم و منزل او به خود پیچیده بودم …
- انتشار : 15/05/1402
- به روز رسانی : 20/09/1403