دانلود رایگان رمان همسایه من اثر شایسته بانو
دانلود رمان همسایه من اثر شایسته بانو (شایسته سادات کریمی) با فرمت های pdf ، اندروید، آیفون نسخه اصلی با ویرایش جدید و لینک مستقیم رایگان
هم اکنون از رمان بوک♥ دانلود کنید داستان دوشیزه ای به نام کیانا که یک بار مزه خرد شدن را تجربه کرده ، بهش این مجال داده میشود تا روی پاهای خودش بایستد و زندگیش را آنگونه که دوست دارد بسازد تا شاید توی این راه طعم عشق واقعی را با تمام پستی و بلندی هاش بچشد …
خلاصه رمان همسایه من
تقریبا 4 ماهی از اون صبح کذایی میگذره .. اون روز صبح مامان به هوای اینکه بیدارم کنه میاد توی اتاقم و و میبینه وسط اتاق بیهوش افتادم و هر کاری میکنه بهوش نمیام خلاصه با کمک کتی خواهرم دوباره منو رو تخت میکشونن و زنگ میزنن اورژانس و پزشک اورژانس بلافاصله با تشخیص شوک شدید روحی منو منتقل میکنه به بخش اعصاب یکی از بیمارستان های مطرح شهر
با پیشنهاد بابا با محمد تماس میگیرن که هم در جریانش بگذارن هم اینکه شاید دلیل بیهوش شدن من رو بدونه که اونام دقیقا با همون چیزی که من مواجه شدم مواجه میشن یعنی خط از شبکه خارج شده ی محمد . این وسط فقط کتی به ذهنش میرسه که شاید توی sms های گوشی یا کامپیوترم چیزی پیدا شه که کلید این معما باشه و دلیل این شوک روشن بشه که با sms های محمد مواجه میشه و تقریبا همه چیز براشون روشن میشه .
بعدها فهمیدم توی مدت بیهوشیه من پدرم به هر دری میزنه تا ردی از محمد و خونوادش پیدا کنه .. دم خونشون میره که همسایشون میگه سه روز پیش بدون گذاشتن آدرس یا شماره تلفن از اینجا نقل مکان کردن .به نمایشگاه ماشین عموش میره که نوچه های عموش بابای نازنینمو از مغازه بیرون میکنن خلاصه دلیل رفتن ناگهانی حمد برای من و تک تک اعضای خونوادم یه معما میشه …
منم که تقریبا بعد از دو هفته از بیهوشی در اومدم با حال زارم با تک تک دوستاش تماس گرفتم و متاسفانه هیچکس هیچ خبری از اون نداشت ..انگار محمد یه قطره آب بود و توی زمین فرو رفته بود…از اون روزا هر چی بگم کم گفتم … از همه درد آورتر بی خبری بود .. اینکه دلیل رفتن یه عزیز رو ندونی…
شخصیت کیانا بعد از ازدواجش کاملا بچگانه بود
اصلا ارزش وقت گذاشتن نداره پشیمونم از وقتی که صرفش کردم و بعد از خوندنش حالم بد شده
به نظرم میتونست خیلی کوتاه تر باشه و اینکه به شخصه با وجهه تفکرات مردانه داستان هر چند هم که در واقعیت وجود داره اصلانمیتونم کنار بیام منظورم شروینه… در مورد کیانا هم عرض کنم که به نظرم بعضی جاها خیلی خودشو کم می دید و این قضیه ممکن بود بعدها بعد از فروکش کردن تب عاشقی اوایل زندگی، براش خوب نباشه..
در هر حال کلا از دختر پسرا با روابط آزاد خیلی حال نمیکنم و معتقدم مردها همیشه مرد هستن و تنوع طلب و کمی هم زیادی ضعیفن
و اگر از نظر روانشناختی روی تعهدهاشون بیشتر کار کنن زندگی خیلی از زوجهای امروز خوش رنگ تر میشه
نسبتا خوب بود نمیدونم مال چه سالیه ولی من حس میکنم مال 10 15 سال پیش بود حال و هوای رمان راستش من نتونستم با شخصیت اول ارتباط بگیرم و درک کنم اون حال بدش نسبت به ترک شدنش و اونهمه حسرت و مثلا یه شخصیت زخم خورده باز انقد سریع دلبستن و بی خیالی نسبت به اون فرد یکم واسم عجیب بود ولی در کل خوب بود
دوسش نداشتم
ارزش وقت گذاشتن نداشت
داستان خاصی نداشت الکی فقط کش داده بود داستان رو انگار
جذابیتی هم نداشت در ضمن
شاید برای بازه سنی۱۵ تا۱۸مناسب باشه
کتاب خوبی بود ، برا افرادی که هنوز ازدواج نکردن یا اول زندگیشونه میتونه خیلی آموزنده هم باشه غرور و لجبازی بیجا تو این داستان خیلی خوب بیان شده و نشون میده حل نکردن مشکلات با یه حرف زدن ساده یا یه عذرخواهی ساده چقدر میتونه یک زندگی رو متشنج کنه ،نویسنده خیلی خوب غرور و لجبازی رو در هر دو شخصیت اصلی نشون داده
Kheili khoob bood