دانلود رمان گناهکاران ابدی اثر کیانا بهمن زاد
دانلود رمان گناهکاران ابدی اثر کیانا بهمن زاد به صورت فایل PDF قابل اجرا در اندروید و آیفون با ویرایش جدید و لینک مستقیم رایگان
انیدا با گذشته ای عجیب و پر رمز و راز، برای عملی کردن نقشه های پدرش که رئیس یک باند قدرتمند و خلاف است، وارد شرکت زرگران میشود، آنجا با ویهان آشنا و طی اتفاقات و ماجراهای زیادی بهم علاقمند شده اما موانع زیادی برای رسیدن آنها بهم وجود دارد مانند پدر آنیدا و …
خلاصه رمان گناهکاران ابدی
به سمت ویهان برگشتم که حسابی اخماشو تو هم کشیده بود و منتظر بهم نگاه میکرد همونطور که به ویهان خیره شده بودم بدون اینکه نگاهمو ازش بگیرم اما مخاطبم ارسلان بود ادامه دادم: برادر زادتون فرمودن که پسرتون توی راهه اما معلوم نیست کی به پایان میرسه نبایدم به پایان برسه چون بین راه تصادف میکنه و سوئیچشو هم به کرو کچی داده تا بهش رسیدگی کنه. ویهان کم کم دستشو از زیر چونش برداشت و نگاهش روی من جدی تر شد انگار از حرفام داشت جا میخورد. _شلوارتون تنگ و چسبونه سوئیچ داخلش جا نمیگیره یا اگرم توی جیبتون جا
بگیره وقتی میخوایید بشینید باید عین موبایلتون از توی جیبتون درش بیارید. بعد با چشم به موبایلش که روی میز بود اشاره زدم به سمت ارسلان برگشتم و یکم سرمو کج کردم. _حرفا زیاد شد آقای زرگران از بحث اصلی دور موندیم. ارسلان که حسابی از حرفام جا خورده بود و چشماش گرد شده بود با این حرفم کمی خودشو جمعو جور کرد و دستی به صورتش کشید. وقتی بخوام کسیو توی دردسر بندازم برام کاری نداره اما وقتی بخوام چیزیو جمع یا پنهون کنم یه کاری میکنم که همه انگشت به دهن بگن چی شد؟ یعنی چی؟ ارسلان_آدمایی که تا این حد دقیقن و میتونن
ندیده همه چیو بفهمن یکم ترسناکن. _حقیقت همیشه برای آدما ترسناکه… به خصوص حقیقت هایی که به چشم دیده نمیشه. ویهان_بابا شما که نمیخوای یه همچین دختر ترسناکیو توی شرکت استخدام کنی. با ابروهای بالا پریده بسمت ویهان برگشتم که نگاه بدجنسی بهم انداخت از اینکه بهش کمک کرده بودم و دلم براش سوخت از خودم بدم اومد توف به ذاتت پسره بی چشمو رو حتی واسم افت داره بگم بد خامی. ويهان_من خودم یه تنه جای هر نیرویی که کم داری پر میکنم بابا فقط اینو اینجا موندگار نکن. -یه عده رو برعکس کنی و تکونش بدی ازشون ادعا ميريزه …