کتاب آدم‌های ماشینی

دانلود کتاب آدم‌های ماشینی اثر کارل چاک به صورت فایل PDF قابل اجرا در اندروید و آیفون با ویرایش جدید و لینک مستقیم رایگان

انسان به ابزارسازي معروف است، اما هميشه از ابزاري كه مي‌سازد هراس دارد. ابزار به ما قدرت مي‌دهد، ولي انسان نگران قدرتي است كه ابزار به او مي‌دهد. اين نگراني كه از قديم وجود داشته، در قرن بيستم و با رشد فناوري و تنوع ابزارها بيشتر از گذشته شده و تا آنجا پيش رفته كه نگران از بين رفتن ارزش‌هاي انساني هم مي‌شود اين كه باورهاي انسان زير چرخ‌هاي ماشين خرد و اخلاقيات به فراموشي سپرده مي‌شود، درواقع پيام اين نمايشنامه است و از اين‌ گونه هراس‌ها صحبت مي‌كند.در اين نمايشنامه دختري به نام هلنا به جزيره‌اي كه در آن آدم‌هاي ماشيني ساخته مي‌ شوند مي‌رود و براي مبارزه با ساخت اين آدم‌ها، جرياناتي را به وجود مي‌آورد. درواقع نويسنده اين نمايشنامه مي‌خواهد يك‌بار ديگر توجه ما را به ارزش‌‌هاي انساني، اخلاقيات، عشق و ادامه حيات در روي كره‌زمين جلب كند و هشدار مي‌دهد كه ماشينيزم بر انسان چيره نشود …

خلاصه کتاب آدم‌های ماشینی

دومین (دوربین را از روی میز تحریر برمی‌دارد جلوی پنجره می‌رود به گال) هنوز هستند؟ دکتر گال: بله مثل دیوار پشت نرده باغ ایستاده اند. چرا انقدر ساکنند؟ محاصره شدن در سکوت وحشتناک است. دومین: (دارد از پنجره های میله دار نگاه می‌کند) دلم می‌خواهد بدانم منتظر چی هستند حالا هر لحظه ممکن است شروع کنند. اگر به نرده تکیه بدهند مثل چوب کبریت می‌شکند. دکتر گال: مسلح که نیستند. دومین (گیج و مبهوت): پنج دقیقه هم نمی‌توانیم از خودمان دفاع کنیم. اوه خدايا مثل بهمن له و لورده مان می‌کند. نمی‌دانم چرا حمله نمی‌کنند؟ دکتر گال: خوب بعد؟ بطرف گال بر می‌گردد. دومین: دلم می خواهد

بدانم ده دقیقه دیگر چه بسرمان می‌آید. ما را تو گیره گرفته‌اند گال، حسابمان پاك است. دکتر گال: می‌دانید ما بدجوری اشتباه کرده ایم. دومین: چی؟ دکتر گال: قیافه روبوت‌ها را خیلی شبیه به هم ساخته ایم. صدهزار قیافه و مثل هم همه صورتشان را اینطرف گرفته اند. صدهزار حباب بی حالت مثل يك كابوس. دومین: فکر می‌کنید اگر با هم فرق داشتند… دکتر گال: چنین منظره وحشتناکی پیش نمی‌آمد! دومین با دوربین به اسکله نگاه می‌کند: دلم می‌خواست بدانم چه چیزهائی از کشتی امیلیا بیرون می کشند. دکتر گال: اسلحه گرم که نیست. دومین: چرا؟ هلنا: خواهش می‌کنم هاری. تمنی می‌کنم دکتر گال، هله مایر.

خواهش می‌کنم کارخانه را ببندید. دومین: خوب هیچکدام از ماها نمیتواند حالا از اینجا برود. هلنا: چرا؟ دومین: برای اینکه ما داریم تولید روبوت‌ها را گسترش می‌دهیم. هلنا: چی؟ حالا؟ حالا بعداز انقلاب؟ دومین: بله درست بعد از انقلاب ما تازه داریم تولید روبوتی از نوع جدید را شروع می‌کنیم. هلنا: چه نوعی؟ دومین: آنوقت نقط يك كارخانه نخواهیم داشت دیگر روبوت جهانی وجود نخواهد داشت. ما در هر ایالتي يك كارخانه تأسيس مي‌كنيم. می‌دانی این کارخانه‌های جدید چی خواهند ساخت؟ هلنا: نه، چی؟ دومین: روبوت‌های ملی. هلنا: منظورت چیه؟ دومین: منظورم این است كه هر يك از این کارخانه‌ها روبوت‌ هائی …