کتاب در مستعمره مجازات

عنوانکتاب در مستعمره مجازات
نویسندهفرانتس کافکا
ژانرفلسفی
تعداد صفحه44
ملیتخارجی
ویراستاررمان بوک

دانلود کتاب در مستعمره مجازات اثر فرانتس کافکا به صورت فایل PDF قابل اجرا در اندروید و آیفون با ویرایش جدید و لینک مستقیم رایگان

این اثر داستانی کوتاه از کافکاست که در آن سربازی به جرم سرپیچی از فرمان مافوق، به اعدام محکوم شده و افسری یک فرد عادی را به تماشای این اعدام می‌آورد. در این داستان کافکا طرز فکر هر یک را توصیف می‌نماید و خواننده را با نکات ظریفی آشنا می‌سازد …

خلاصه کتاب در مستعمره مجازات

افسر یه مسافر که با نوعی تحسین به دستگاه خیره شده بود، گفت: «وسیله غریبی است.» خود افسر البته کاملا با دستگاه و نحوه کار آن آشنا بود. به نظر می‌رسید که مسافر به دعوت فرمانده فقط از سر ادب پاسخ داده بود. از او خواسته شده بود که در مراسم اجرای حکم اعدام یک سرباز محکوم به سرپیچی از دستور و توهین به مافوقش حضور یابد. دلچسپی به تماشای مراسم اجرای اعدام نسبت به گذشته افت کرده بود؛ حتی در خود مستعمره حداقل اینجا در این دره کوچک عمیق و ماسه‌ای که از هر طرف توسط دشت‌های لم یزرع احاطه شده بود علاوه بر افسر و مسافر مرد محکوم که نگاهی تهی دهانی گشاد و مو و صورتی ژولیده داشت یک سرباز نیز آنجا بود. پاها، مچ‌ها و گردن

محکوم با زنجیر بسته شده بود و این زنجیرها از طریق حلقه‌هایشان به یکدیگر وصل بود. زنجیر کلفت و سنگینی که سرباز سر آن را نگه داشته بود نیز به زنجیرهای اولی متصل بود. مرد محکوم قیافه تسلیم آمیز سگ مانندی به خود گرفته بود طوری که به نظر می‌رسد که حتی اگر کسی می‌توانست او را آزاد کند که در دشت‌های اطراف برای خودش پرسه بزند، فقط یک سوت در هنگام آغاز حکم اعدام کافی بود که برگردد. مسافر علاقه چندانی به دستگاه نشان نمی‌داد، در مدتی که افسر سرگرم آماده کردن مراحل نهایی دستگاه بود مسافر مدام پشت سر مرد محکوم که تقریبا به صورت محسوسی بی تفاوت بود این سو و آن سو قدم می‌زد. افسر گاهی زیر دستگاه می‌خزید که در عمق زمین

قرار داشت و گاهی از نردبانی که کنار آن بود بالا می‌رفت تا قسمت‌های بالایی دستگاه را وارسی کند. این کارها را می‌شد به یک مکانیک واگذار کرد اما افسر با اشتیاقی فراوان خودش همه آن‌ها را انجام می‌داد. شاید به این دلیل که او دلچسپی بخصوصی به این دستگاه داشت و شاید هم دلیل دیگری داشت که به کس دیگری برای انجام آن کارها اعتماد نکند. سرانجام افسر از نردبان پایین آمد و فریاد زد: «حالا آماده است.» به گونه‌ای غیر عادی خسته بود؛ با دهان باز نفس می‌کشید و دو دستمال ظریف زنانه را زیر یقه یونیفورمش دور گردنش جای داده بود. مسافر بر خلاف انتظار افسر به جای اینکه در مورد دستگاه بپرسد، به او گفت: این یونیفورم‌ها برای مناطق استوایی بیش از حد سنگین است …

دانلود کتاب در مستعمره مجازات
1.39 مگابایت
PDF
دیدگاه کاربران درباره کتاب در مستعمره مجازات
اشتراک در
اطلاع از
guest
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها