کتاب اعدامی ناشناس شماره‌ی دوازده

عنوانکتاب اعدامی ناشناس شماره‌ی دوازده
نویسندهگراسیا مورالس
ژانرنمایشنامه‌
تعداد صفحه25
ملیتخارجی
ویراستاررمان بوک

دانلود کتاب اعدامی ناشناس شماره‌ی دوازده اثر گراسیا مورالس به صورت فایل PDF قابل اجرا در اندروید و آیفون با ویرایش جدید و لینک مستقیم رایگان

اعدام‌های دسته جمعی، گورهای بی‌نشان و پیگیریِ تاریخیِ هویتِ افرادی که در برهه‌ای از تاریخ جان و هستی خود را در جوخه‌های مرگ از دست داده‌اند، مختص به زمان و مکانِ خاص نیست. گراسیا مورالِس …

خلاصه کتاب اعدامی ناشناس شماره‌ی دوازده

“صحنه ی 4” لابراتوار پزشکی قانونی. پزشک قانونی و یک مرد جوان استبان در سکوت اسکلت روی میز را نظاره می‌کنند. اعدامی آن‌ها را می‌نگرد. استبان می‌خواهد آرام به نظر برسد. اما آرام نیست. تلاش می‌کند آرامش از خود نشان دهد و پس از مدتی در طول صحنه، این تلاش در وی به چشم می‌خورد. استبان: چه مدت اون جا بوده؟ پزشک قانونی: اگر حرف‌های کسانی رو باور کنیم که گور رو بهمون نشون دادند، بیست و هفت هشت سال این رو پیدا کردیم. (یک پلاک به او می‌دهد) تنها چیزیه که همراهش بود. استبان در حالی که پلاک را می‌نگرد: پ ل ا. پزشک قانونی توی دستش بود. (در حالی که دست مشت می‌کند) این جور. توی دست راستش. از روی مطالعات پزشکی

قانونی اطلاعات زیادی به دست آوردیم. می‌خوای بدونی؟ استبان: آره. پزشک قانونی: حدوداً یک و شصت و دو قدش بوده بگیم لاغر اندام سنش چیزی بین بیست و نه تا سی و دو سال بوده. (استبان هم چنان بقایا را می‌نگرد پلاک را کنار آن‌ها می‌گذارد کنار اجساد دیگه پیدا شد) کنار یازده جسد دیگه. همه مرد. داریم سعی می‌کنیم اون‌ها رو هم شناسایی کنیم. استبان: تصور کنم هیچ رابطه‌ای با بقیه نداشته نه؟ پزشک قانونی: نه طبق نمونه‌های دی ان ای رابطه‌ای نداشته. اعدامی (که دارد می‌فهمد): نه امکان نداره. استبان: (پس از یک مکث) چیز دیگه‌ای هست؟ پزشک قانونی: دارند روی دندون‌ها کار می‌کنند. از اون جا می‌تونیم اطلاعات زیادی به دست بیاریم. مختصات دندون هر فرد

منحصر به فرده. می‌دونستی؟ استبان: نه. پزشک قانونی: اون یک ممیزه‌ی برجسته داره. روی جمجمه‌ش. اینجا نگاه کن. این حفره رو ببین بهش میگن فونتانل بزرگ. معمولا توی دو سالگی بسته میشه اما هستند آدم‌اهایی که آدمای کمی که این حفره روی سرشون باز میمونه. خطرناک نیست، اما توی چشم میاد. شاید این مساله کمکمون بکنه. استبان: من چنین چیزی ندارم. پزشک قانونی: ارثی نیست. (اعدامی ناشناس، بسیار منقلب از آنان دور می‌شود. نجواکنان با خود حرف می‌زند. ژست‌های نفی می‌گیرد. کلمات و جملاتی می‌گوید که نمی‌شنویم. استیان (در حالی که جمجمه را می‌نگرد): این جای گلوله است پزشک قانونی (در حالی که سعی میکند بی‌مبالات نباشد): بله …

دانلود کتاب اعدامی ناشناس شماره‌ی دوازده
2.26 مگابایت
PDF
دیدگاه کاربران درباره کتاب اعدامی ناشناس شماره‌ی دوازده
اشتراک در
اطلاع از
guest
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها