کتاب فرشتهی آبی
| عنوان | کتاب فرشتهی آبی |
| نویسنده | یوزف فن اشترنبرگ |
| ژانر | کلاسیک، فیلم نامه |
| تعداد صفحه | 169 |
| ملیت | خارجی |
| ویراستار | رمان بوک |
دانلود کتاب فرشتهی آبی اثر یوزف فن اشترنبرگ به صورت فایل PDF قابل اجرا در اندروید و آیفون با ویرایش جدید و لینک مستقیم رایگان
فرشتهی آبی فیلمی قوی با درونمایه‌ی جنسی درباره‌ی یک معلم میان سال بورژوا است که تحت سلطه‌ی برده وار یک خواننده‌ی فریبای کاباره به نام لولا- لولا قرار می‌گیرد. این فیلم به دلیل استفاده‌ی خلاق از صدا و بازسازی ماهرانه‌ی فضای زندگی بی بندوبار کارکنان کاباره، فیلمی تکان دهنده شد، و واقع گرایی موجود در آن دین زیادی از سنت کامرشپیلفیلم به گردن دارد. اما فرشته آبی همچنین محفلی شد تا اشترنبرگ با مشکل دراز آهنگ «فضای مرده» در سینما دست و پنجه نرم کند …
خلاصه کتاب فرشتهی آبی
(نیمه نزديك) لومان وارتسوم در حالی‌که کیف‌هایشان را در دست و کلاه هایشان را بر سر دارند جلوی در مدرسه ایستاده‌اند. (نیمه کامل) لومان و ارتسوم و شاگردان دیگر که فقط سرهایشان دیده می‌شوند پس از لحظه ای صدای پای رات شنیده می‌شود رات از جلوی آنها می‌گذرد آنگست می‌آید. ارتسوم پایش را جلوی پای او می‌گیرد. آنگست به زمین می‌خورد و کتاب‌ها و دفترهایش پخش زمین می شوند. ارتوم و لومان در مدخل در مدرسه پنهان می‌شوند. (نزديك) رات با شنیدن سروصدا به عقب بر می‌گردد و به پایین نگاه می‌کند. (نمای آمریکایی) آنگست روی زمین افتاده.
موهایش روی پیشانیش ریخته اند، کتاب‌ها و دفترهایش هم جلویش پخش هستند خودش را کمی جمع و جور کرده به رات نگاه می‌کند. (نزديك) رات به آنگست نگاه می‌کند و به زمین خیره می‌شود. (نمای آمریکایی) آنگست به شدت گریه می‌کندو امتدادو انتهای نگاه رات را مینگرد. (درشت) دوربین روی کتاب‌های پخش شده بر زمین حرکت می‌کند و روی دو عکس لولا ثابت می‌ماند. تصویر محو می‌شود. تصویر آشکار می گردد: اطاق جلویی رات آنگست در حالی که کتاب‌هایش را زیر بغل گرفته جلوی در اطاق مطالعه رات ایستاده است. رات کلاه و پالتویش را به جا لباسی
آویزان می‌کند و چترش را در جای مخصوص می‌گذارد. کتاب و کیفش را از روی میز بر می‌دارد و با دست راستش به طرف اطاق اشاره می‌کند و خیلی جدی می‌گوید. رات: بیایید تو. آنگست در را باز می کند و رات هم دنبال او داخل الطاق مطالعه می‌شود. (نیمه کامل) اطاق مطالعه با میز تحریر. رات به طرف میز تحریر می‌رود. یک صندلی برای آنگست می‌گذارد و بعد می‌نشیند. به طرف دوربین نگاه می‌کند ( به آنگست) و با يک حركت سریع دست می گوید. رات: اینجا. (نمای آمریکایی) آنگست که کلاه به دست جلوی در ایستاده . به قصد نشستن جلو می‌رود …
- انتشار : 10/05/1402
- به روز رسانی : 20/09/1403
