کتاب گزینه ب
عنوان | کتاب گزینه ب |
نویسنده | شریل سندبرگ، آدام گرانت |
ژانر | روانشناسی، موفقیت و خودسازی |
تعداد صفحه | 263 |
ملیت | خارجی |
ویراستار | رمان بوک |
دانلود کتاب گزینه ب؛ مواجهه با سختی، ارتقای حد تحمل و یافتن شادی اثر شریل سندبرگ، آدام گرانت به صورت فایل PDF قابل اجرا در اندروید و آیفون با ویرایش جدید و لینک مستقیم رایگان
کتاب گزینه ب؛ مواجهه با سختی، ارتقای حد تحمل و یافتن شادی اثر شریل سندبرگ و آدام گرانت نحوه کمک به دیگران در شرایط بحرانی، بالا بردن حس همدردی با دیگران، پرورش کودکان قوی و محکم و داشتن یک خانواده و جامعه منعطف را به ما نشان میدهد …
خلاصه کتاب گزینه ب
در سراسر دنیا، فشارهای فرهنگی برای پنهان کردن احساسات منفی وجود دارد. در چین و ژاپن حالت عاطفی ایدهآل داشتن آرامش و خونسردی است. در آمریکا، ما هیجان و شور و شوق را دوست داریم. روانشناس دیوید کاروسو میگوید: فرهنگ آمریکی نمیخواهد به پرسش حالت چطوره فقط جواب خوبم را بدهد بلکه دوست دارد بگوید عااالیم. کاروسو اضافه میکند: یک فشار بیوقفه برای پوشاندن احساسات واقعی ما وجود دارد. اینکه اعتراف کنید دارید اوقات سختی را میگذرانید و به شدت ناراحت هستید وجهه خوبی ندارد. آنا کونیندلن این موضوع را به شکل شاعرانه تری توضیح میدهد: غم و اندوه مثل پچ پچی در گوش جهان و همچون همهمه و جیغ و داد بر
سر جهان است. فیل زندگی من دنبالم تا دفتر کارم هم آمده بود. من همیشه با همکارانم به خصوص آنهایی که در مجموعه فیسبوک کار میکردند رفتار بسیار دوستانهایی داشتهام و ماموریت ما داشتن یک جهان آزادتر و متصل به هم بوده است. فرهنگ شرکت ما هم منعکس کننده ماموریت ما است و همه ما سر کار دور هم مینشینیم و در مورد هر چیزی صحبت میکنیم. مکالمات به خصوص نوع شخصی آن در شرکت ما معمول است و اغلب اتفاق میافتد. وقتی به سر کارم بازگشتم فکر میکردم همه چی روند عادی خود را خواهد داشت. منی که همیشه میخواستم همگان خودشان را بروز دهند و احساساتشان را سرکوب نکنند حالا به شدت تمام وجودم غمگین بود. به همین خاطر
هیچ تلاشی نکردم و اطرافیانم هم تلاشی نکردند. بیشتر افرادی که با من در ارتباط بودند ناگهان احساس دور و سرد بودن کردند. من تبدیل به یک روح شده بودم که در آن واحد هم ترسناک بود و هم نامرئی. در این زمان اتاق کنفرانس مارک تبدیل شده بود به پناهگاه امن من. به او گفتم نگران روابط بین خودم و همکارانم هستم. او ترسم را درک میکرد اما اصرار داشت من دارم از واکنشهایشان برداشت بد میکنم. او میگفت همکارانم دوست دارند به من نزدیک شوند فقط نمیدانند چطور باید این کار را نکنند. تنهایی عميق من به خاطر از دست دادن دیو و مشکلاتی که در تعامل با دیگران داشتم روز به روز وخیم تر میشد. اگر دوستی دچار درد و غم بود من با نیت خیر سعی میکردم …
- انتشار : 17/12/1403
- به روز رسانی : 17/12/1403